عموما تصور میشود که نیوتن از بدو کاوشهای طبیعت شناسانهاش دارای روشی بوده که همواره از آن آگاهانه پیروی میکرده است و دو کتاب بسیار تأثیرگذارش، اصول ریاضی فلسفه طبیعی و علمالابصار، مولود پیروی از آن روش است. اما اینشتاین هشدار میدهد که اگر میخواهید چیزی از فیزیکدانان درباره روشهایی که به کارگرفتهاند بدانید ”به حرفهای آنها گوش ندهید، وتوجه خود را معطوف به اعمال آنها کنید.“با توجه به هشدار تأملانگیز اینشتاین، در این مقاله کوشیدهام تا اوﻻً آنچه نیوتن در طبعهای مختلف علمالابصاردرباره روش علمی و قواعد روششناختیاش اظهار کرده مورد بازیابی و شناسایی قراردهم. ثانیاً، تلاش شده تا آنچه را نیوتن در عمل انجام داده شناسایی و ارائه کنم. در جریان این بازشناساییها، آشکار میشود که میان آنچه نیوتن درباره روش کار و کاوش گفته وآنچه در عمل انجام داده تغایر و تعارضات آشکاری وجود دارد. همچنین، این کاوش آشکار میکند که ابداً چنین نبوده که از ابتدا نیوتن به یک مجموعه خاصی از قواعد روششناختی آگاهی داشته و از آنها آگاهانه پیروی کرده است. نیوتن تنها پس از مواجهه با سیل خروشانی از انتقاداتی که متوجه طبع اولاصول ریاضیشد به قواعد روششناختی روی آورد.در طبعهای مختلف کتابعلمالابصار در سال 1704، 1706، 1717، نیوتن به تدریج به طرح قواعد و اصول روششناختی و مابعدالطبیعیای میپردازد تا نظریات طبیعتشناسانهاش مقبول و موجه شود.
It is generally supposed that from the beginning of his inquiries, Newton applied a special method in his scholarly researches on the nature and his two influential works, Mathematical Principles of Natural Philosophy and Optics, are the product of applying such a method. However, Einstein has warned us that if want to know the physicists' methods, we should pay attention to their actions not to their speeches. Keeping his warning in view, the author firstly attempts to evaluate Newton's scientific methodology appeared in the different editions of his Optics. Secondly, he tries to present what Newton has done in reality, which divulges the contradictions between what he has expressed and what he has done, and which reveals that there weren't any set of methodological principles in the beginning