ORIGINAL_ARTICLE
نقش علم و عمل در تکامل آدمی از نظر ملاصدرا
«نفس ناطقه» فصل ممیّز انسان از دیگر انواع و «کمال عقلی» فصل ممیّز آدمیان از یکدیگر است. نفس ناطقه دارای دو قوۀ عقل نظری و عقل عملی است. لطیفۀ ملکوتی نفس که سرّی از اسرار الهی است ظرفیت ترقّی و استکمال به سوی واجب تعالی دارد و اگر انسان آن را مُهمل رها کند به سوی ظلمت و تاریکی خواهد رفت. تحوّلپذیری و استکمال نفس از اصول مسلّم فلسفۀ صدرایی است و حرکت جوهری یکی از عمدهترین دلایل آن است. بر این اساس، آدمی پیوسته در حال پویایی و صیرورت است و هیچ توقّف و ایستایی ندارد. سخن اصلی ما در این مقاله این است که حرکت کمالی جز از رهگذر علم و عمل میسّر نخواهد شد. کمال و سعادت در فلسفۀ صدرایی برخاسته از وجود است و راه آن از طریق علم و عمل که بالهای صعود به آسمان سعادت و قلۀ هِرم هستیاند، میگذرد. علم و عمل لازم و ملزوم یکدیگرند و هر یک سبب رشد دیگری و تحقّق مرتبه کاملتری از آن برای انسان میشود. البته، در مقام ارزشگذاری، علم، برتر از عمل است؛ زیرا هم در مرحلۀ ابتدایی، علم سبب عمل است؛ بهگونهای که در نبود نظر، عمل معنایی ندارد و هم در مراتب بالاتر، معرفت غایت عمل است و عمل مقدمه و مقوّم نظر است که موجب رفع موانع و حجابهای درونی و بیرونی میشود، یعنی زمینهای فراهم میکند تا وجود ملکوتی انسان نمایان و به علمی که از آن تعبیر به «معرفت ربوبی» میشود، منجر شود.
https://pfk.qom.ac.ir/article_1233_fb63e2f31cb8ec6e1db8b04f446608cd.pdf
2019-03-21
5
23
10.22091/pfk.2019.2751.1799
نفس
علم
عمل
حرکت جوهری
استکمال
محمد
ذبیحی
zabihi.m21@gmail.com
1
استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه قم، ایران
LEAD_AUTHOR
علی
اله بداشتی
alibedashti@gmail.com
2
استاد گروه فلسفه و کلام ، دانشگاه قم، ایران
AUTHOR
علی نجات
رای زن
ali.raizan@yahoo.com
3
دانشجوی دکتری گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشگاه قم، ایران
AUTHOR
* قرآن کریم
1
- ابن سینا، حسین بن عبداللّه. (137۵). الاشارات والتنبیهات. قم: نشر البلاغه.
2
- ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم. (۱۴۰۵ق). لسان العرب، (ج12 و13). قم: نشر ادب الحوزه.
3
- جوادی آملی، عبداللّه. (1375). مبادی اخلاق در قرآن. قم: نشر اسراء.
4
- فخر رازی، محمد ابن محمد. (1341). البراهین در علم کلام. (ج1). سید محمد باقر سبزواری. تهران: دانشگاه تهران.
5
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1383). شرح اصول کافی. (تصحیح: محمد خواجوی). تهران: پژوهشگاه علوم اسلامی و مطالعات فرهنگی.
6
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1981م). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلة الاربعة. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
7
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1387). المظاهر الالهیه فی اسرار العلوم الکمالیه. (تصحیح و تحقیق: سید محمد خامنهای). تهران: بنیاد حکت اسلامی صدرا.
8
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1381)، کسر الاصنام الجاهلیه. (مقدمه، تصحیح و تحقیق: جهانگیری). تهران: انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
9
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1360الف). اسرار الایات. (مقدمه و تصحیح: محمد خواجوی). تهران: انجمن حکمت و فلسفه.
10
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1360ب). رساله سه اصل. (تصحیح: سید حسین نصر). تهران: دانشگاه علوم معقول و منقول.
11
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1386). مفاتیح الغیب. (تصحیح، تحقیق و مقدمه: نجفقلی حبیبی). تهران، انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
12
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا).( 1387). تفسیر القرآن الکریم، قم: انتشارات بیدار.
13
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1380). مبدأ و معاد. (ترجمه: محمدذبیحی). قم: انتشارات دانشگاه قم.
14
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1382). الشواهد الربوبیه. (تصحیح و تحقیق: سید مصطفی محقّق داماد). تهران: انتشارات بنیاد حکمت اسلامی صدرا.
15
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابط و یا رابطی بودن ممکنات از نظر جلالالدین دوانی
تاریخ دریافت: ۰۵/۱۱/۱۳۹۶ | تاریخ پذیرش: ۲۲/۰۵/۱۳۹۷ ملاصدرا با اعتقاد به رابط بودن ممکنات، مدعی است که از سخنان همۀ حکمای پیش از خود، از جمله جلالالدین دوانی رابطی بودن ممکنات استتناج میشود، اما دوانی که در آثار خود رابطۀ ممکنات و علّت را با مفهوم «انتساب» بیان میکند، این مسئله را به دو شکل مطرح کرده است: شکل اول همان امری است که به نظریۀ «ذوقالتأله» شهرت دارد، اما در شکل دوم با تکیه بر تعبیر تشأن به جای رابطۀ علّی معلولی و توضیح مفهوم امالنسب، مفهوم انتساب را به نحو دقیقتری عنوان میکند؛ به صورتی که قابل تطبیق با وجود رابط در دستگاه وحدت شخصی ملاصدراست. در مقالۀ حاضر با پذیرش شکل دوم به عنوان نظریۀ کاملتر و دقیقتر دوانی، چنین نتیجهگیری میشود که آنچه موجب شده ملاصدرا معتقد باشد، دوانی ممکنات را وجود رابطی میداند دو امر است: یکی بیان ناموفق دوانی از مقصود خود و دیگری عدم توجه ملاصدرا به شکل دومِ بیان انتساب. 🞕 زارع، الهه. جوارشکیان، عباس. کاکایی، عباس، حسینی شاهرودی، سید مرتضی. (۱۳۹۸). بررسی رابط و یا رابطی بودن ممکنات از نظر جلالالدین دوانی. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹)، ۲۵۔۴۶. https://doi.org/ 10.22091/pfk.2017.1447.1471
https://pfk.qom.ac.ir/article_1329_2ceccf73e771b94380d305c0863e6276.pdf
2019-03-21
25
46
10.22091/pfk.2017.1447.1471
جلالالدین دوانی
وجود رابطی
وجود رابط
انتساب
تشأن
الهه
زارع
elahezare@gmail.com
1
دانشجوی دکتری حکمت متعالیه دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران
AUTHOR
عباس
جوارشکیان
jvareshki@um.ac.ir
2
دانشیار گروه فلسفه و حکمت، دانشگاه فردوسی، مشهد، ایران (نویسنده مسئول) ׀
LEAD_AUTHOR
قاسم
کاکایی
ghkakaie@gmail.com
3
استاد گروه الهیات و کلام اسلامی دانشگاه شیراز، ایران
AUTHOR
سید مرتضی
حسینی شاهرودی
shahrud@ferdowsi.um.ac.ir
4
استاد گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، ایران
AUTHOR
فهرست منابع
1
* قرآن کریم
2
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین. (1390). جلالالدین دوانی فیلسوف ذوقالتأله. تهران: انتشارات هرمس.
3
- جوادی آملی، عبداللّه. (1368). شرح حکمت متعالیه. تهران: الزهراء.
4
- جوادی آملی، عبداللّه. (1386). رحیق مختوم،( چاپ سوم). قم: نشر اسراء.
5
- دهباشی، مهدی. (1387). شرح رباعیات فلسفی و عرفانی علامه دوانی. تهران: هرمس.
6
- دوانی، جلالالدین. (1364). الرسائل المختاره (تفسیر سورۀاخلاص). (تصحیح: سید احمد تویسرکانى). اصفهان: مکتبة الامام امیر المؤمنین (ع).
7
- دوانی، جلالالدین. (1381). سبع الرسائل (رساله الزوراء). (تصحیح: اسماعیل خواجوی ). تهران: میراث مکتوب.
8
- دوانی، جلالالدین. (1411 ق). ثلاث الرسائل (شواکل الحور فى شرح هیاکل النور). (تصحیح: سید احمد تویسرکانى). مشهد: بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى.
9
- دوانی، جلالالدین. (بیتا). حاشیه شرح تجرید، (شماره 1753). تهران: کتابخانه مجلس.
10
- سبزواری، ملاهادی. (1316ق). شرح المنظومه. (ج2). (به کوشش حسنزاده آملی ). قم: نشر ناب.
11
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). (1981م). الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة. (چاپ سوم). بیروت: دار احیاء التّراث.
12
- قیومزاده، محمود. (1387). بررسی نظریه ذوق تالّه در مسئله وحدت وجود. پژوهشهای فلسفی و کلامی، 10 (38)، 80۔59.
13
- لاری، کمال بن محمد. (1392). تحقیق الزوراء (شرح شرح الدوانی علی الزوراء)، (تحقیق و تصحیح: سعید رحیمیان ). قم: آیت اشراق.
14
- محمدخانی، حسین. (1387). وحدت از دیدگاه دوانی. خردنامه صدرا. (54)، 86۔73.
15
- میرداماد، محمد باقر. (1385). مصنفات. (به اهتمام عبداللّه نورانى). تهران: انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
16
ORIGINAL_ARTICLE
برابری عصیان و تجرّی در نقض قانون اراده
تاریخ دریافت: ۱۶/۱۰/۱۳۹۶ | تاریخ پذیرش: ۲۴/۰۷/۱۳۹۷ این نوشته ناظر است به نسبت تجرّی [= گستاخی، بیپروایی] با قانون اراده و اینکه آیا در موارد تجرّی قانون اراده نقض شده است یا به تعبیر دیگر، آیا در تجرّی، از قانون اراده سرپیچی، عصیان و تمرّد شده است. این نوشته بر موقعیت فعل خارجی که تجرّی در ضمن آن واقع شده است، متمرکز نیست. از اینرو، میتوان بحث حاضر را در مواردی جاری دانست که اصلاً فعل خارجی صورت نگرفته است؛ موقعیتی که مکلّف به دلیل یک مانع خارجی از انجام دادن عمل برخلاف قانون دست میکشد و تجرّی را تا حیطۀ خارج از نفس خود امتداد نمیدهد. نشان داده خواهد شد که بیشک، در منطقۀ جدل و ستیزۀ طبیعی، نقض قانون اتفاق نیفتاده است؛ همانطور که در موارد عصیان از قانون مسلماً این نقض به فعلیّت رسیده است. در این میان، نقض فاعلی قانون موارد تجرّی را از نظر حکمی به عصیان ملحق میسازد، بلکه میتوان گفت متجرّی در نقض فاعلی قانون هیچ تفاوتی با عاصی و متمرّد از قانون ندارد. 🞕 دیوانی، امیر. (۱۳۹۸). برابری عصیان و تجرّی در نقض قانون اراده. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹) ۴۷۔۷۰. https://doi.org/ 10.22091/pfk.2017.1678.1530
https://pfk.qom.ac.ir/article_1330_1163ba68e8e8127fdbf2c9582774912c.pdf
2019-03-21
47
69
10.22091/pfk.2017.1678.1530
قانون اراده
تکلیف
جدل طبیعی
تجرّی
عصیان
امیر
دیوانی
divani.mofiduni@gmail.com
1
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه مفید، قم، ایران
LEAD_AUTHOR
فهرست منابع
1
- خراسانی، محمد کاظم (آخوند خراسانی). (1427 ق). کفایة الاصول. (ج2). (چاپ دوم). قم: مؤسسة النشر الاسلامی.
2
- خویی، سید ابوالقاسم. (1409 ق)، مصباح الاصول. (ج1). قم: مکتبة الداوری.
3
- سبزواری، ملاهادی. (1386). شرح المنظومة فی المنطق والحکمة. (ج1). قم: انتشارات بیدار.
4
- شیرازی، محمد ابن ابراهیم (ملاصدرا). ( 1368). الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة. (ج9). (چاپ دوم). قم: منشورات مصطفوی.
5
- طباطبایی، سید محمد حسین (علامه طباطبایی).( 1387). اصول فلسفه و روش رئالیسم. قم: بوستان کتاب.
6
- قمی، ابوالقاسم. (1431 ق). القوانین المحکمة فی الاصول المتقنة. (ج3 و4). قم: مؤسسة احیاء الکتب الاسلامیة.
7
- کانت، ایمانوئل. (1369). بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق. (ترجمه: حمید عنایت و علی قیصری). تهران: انتشارات خوارزمی.
8
- کلینی، محمد بن یعقوب. (1424 ق). اصول الکافی. (ج1). (چاپ چهارم). قم: دار الاسوة.
9
- لاهیجی، عبدالرزاق. (1364). سرمایه ایمان، قم: انتشارات الزهراء.
10
- مظفر، محمد رضا. (بیتا). اصول الفقه. بیروت: دار احیاء التراث العربی.
11
- نائینی، محمد حسین. (1432 ق). فوائد الاصول.( ج3). (چاپ دهم). قم: مؤسسة النشر الاسلامی.
12
- نراقی، احمد. (1392). معراج السعادة. (چاپ دوم). مشهد: بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی).
13
ORIGINAL_ARTICLE
بدنمندی سوژه در میانۀ هستیشناسی و اخلاق: واکاوی پدیدارشناسانه بَدن در اندیشۀ هایدگر و لویناس
تاریخ دریافت: ۱۲/۱۱/۱۳۹۶ | تاریخ پذیرش: ۲۰/۰۱/۱۳۹۸ هایدگر در هستی و زمان به بحث از بدنمندی «دازاین» نپرداخته است و آن را به مجالی دیگر موکول کرده است، یعنی در درسگفتارهای زولیکون (1969۔1959م) - که برای پزشکان و روانشناسان سوئیسی ارائه شدهاند. او این واقعیت بنیادین که بدنمندیِ دازاین گشایشی به روی جهان است، اگزیستانس او فرای بدن فیزیکی اوست و میتواند جهان را در افق بدنمندیاش تفسیر نماید را با عنوان «بدنبخشی پیشرونده» معرفی میکند. در طرف مقابل، لویناس با رویکرد اخلاقی خاص خود به نقدِ دازاین هایدگری میپردازد: دازاین هایدگری آنجوری که باید انضمامی و «از گوشت و خون» دیگر آدمیان نیست! لویناس بر این عقیده پافشاری میکند که مواجهۀ چهره به چهره سوژه با دیگری - در مقام شرط امکان اخلاق - ذیل واقعیتِ بدنمندانه میگنجد. حکمت نوین بدن در بستر برقراری رابطۀ اخلاقی من با دیگری و گشودگی من دربرابر طلب و نیازهای او شکل میگیرد. در این مقاله، ضمن واکاوی پدیده بدنمندی سوژه در پدیدارشناسیهای متفاوت این دو فیلسوف به مداقّه درباب نقد لویناس، یعنی «از گوشت و خون» نبودن دازاین هایدگری پرداخته خواهد شد. [1]. این مقاله مستخرج از رساله دکترای تخصصی فلسفه (محض) با عنوان «اهمیت بدنمندی سوژه در پدیدارشناسی اخلاقی امانوئل لویناس» است. 🞕 ریختهگران، محمدرضا، صیّادمنصور، علیرضا. (۱۳۹۸). بدنمندی سوژه در میانۀ هستیشناسی و اخلاق: واکاوی پدیدارشناسانه بَدن در اندیشۀ هایدگر و لویناس. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹)، ۷۱۔۹۶. https://doi.org/10.22091/jptr-pfk.2019.2889.1825
https://pfk.qom.ac.ir/article_1334_969a9306393ab236df446ffdbcbd245c.pdf
2019-03-21
71
96
10.22091/jptr-pfk.2019.2889.1825
امانوئل لویناس
بدنمندی
پدیدارشناسی اخلاق
درسگفتارهای زولیکون
مارتین هایدگر
هستیشناسی بنیادین
محمدرضا
ریخته گران
rikhteg@ut.ac.ir
1
دانشیار فلسفه، گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
علیرضا
صیادمنصور
sayadmansour@ut.ac.ir
2
دانشجوی دکترای تخصصی فلسفه (محض)، گروه فلسفه، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه تهران، ایران
AUTHOR
- اسپیگلبرگ، هربرت. (1391). جنبش پدیدارشناسی: درآمدی تاریخی. (ترجمه مسعود علیا). تهران: مینوی خرد.
1
- دیویس، کالین. (1386). درآمدی بر اندیشه لویناس. (ترجمه مسعود علیا). تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران.
2
- علیا، مسعود. (1388).کشف دیگری همراه با لویناس. تهران: نشر نی.
3
- کریچلی، سایمون. (1388). لویناس و سوبژکتیویته پساواسازانه. (ترجمه: مهدی پارسا خانقاه و سحر دریاب). تهران: رُخداد نو.
4
- Aho, K. A. (2009). Heidegger’s Neglect of the Body. Albany. NY: SUNY.
5
- Altez-Albela, F. R. (2011). The Body and Transcendence in Emmanuel Levinas’ Phenomenological Ethics. Kritike. 5 (1): 36-50. doi: 10.25138/5.1.a.3
6
- Askay, R. R. (1999). Heidegger, the Body and the French Philosophers. in Continental Philosophy Review. 32 (1): 29-35. doi: 10.1023/a:1026403028258
7
- Cerbone, D. R. (2000). Heidegger and Dasein’s ‘Bodily nature’: What is the hidden problematic?. International Journal of Philosophical Studies. 8 (2): 209-230.
8
- Ciocan, C. (2015). Heidegger’s phenomenology of embodiment in the Zollikon Seminars. in Continental Philosophy Review. 48 (4): 463-478. doi: 10.1007/s11007-015-9347-z
9
- Cohen, R. A. (1986). Face to Face with Levinas. New York: State University of New York Press.
10
- Dreyfus, H. (1991). Being-in-the-World: A Commentary on Heidegger’s “Being and Time”. Cambridge. MA: MIT Press.
11
- Elkholy, S. (20008). Heidegger and the Metaphysics of Feeling: Angst and the Finitude of Being. London: Continuum Press.
12
- Escudero, J. A. (2015). Heidegger and the Hermeneutics of the Body. International Journal of Gender and Women’s Studies. 3 (1): 16-25. doi: 10.15640/ijgws.v3n1a3
13
- Fryer, D. R. (2004). The Intervention of the Other: Ethical Subjectivity in Levinas and Lacan. New York: Other Press Professional.
14
- Haar, M. (1985). Le chant de la terre. Paris: L’Herne
15
- Heidegger, M. (1975). Die Grundprobleme der Phänomenologie. Frankfurt: Klostermann.
16
- Heidegger, M. (1996). Einleitung in die Philosophie. Frankfurt: Klostermann.
17
- Heidegger, M. (2002). Grundbegriffe der aristotelischen Philosophie. Frankfurt: Klostermann.
18
- Heidegger, M. (1977). Letter on Humanism. in D. F. Krell (Ed. &Trans.), Martin Heidegger: Basic Writings. New York: Harper & Row. pp. 213-266.
19
- Heidegger, M. (1978). Metaphysische Anfangsgründe der Logik im Ausgang von Leibniz. Frankfurt: Klostermann.
20
- Heidegger, M. (1979). Nietzsche, Volume I: The Will to Power as Art. tr. by D. Krell. New York: Harper & Row.
21
- Heidegger. M. (1977). Sein und Zeit. Frankfurt: Klostermann.
22
- Heidegger, M. (2001). Zollikon Seminars. Protocols-Conversations-Letters. tr. by F. Mayr & R. Askay. Evanston, IL: Northwestern University Press.
23
- Levinas, E. (1996). Basic Philosophical Writings. Bloomington and Indianapolis: Indiana University Press.
24
- Levinas, E. (1998). Entre Nous: On Thinking-of-the-Other. tr. by M. B. Smith & B. Harshav. London: The Athlone Press.
25
- Levinas, E. (1991). Otherwise than Being or Beyond Essence, tr. by A. Lingis. Dordrecht: Kluwer Academic Publishers.
26
- Levinas, E. (1969). Totality and Infinity. tr. by A. Lingis. Pittsburgh: Duquesne University Press.
27
- Mearleau-Ponty, M. ( 2007). Phenomenology of Perception. tr. by C. Smith. London & New York: Routledge.
28
- Peperzak, A. (1995). Transcendence. in A. Peperzak (Ed.), Ethics as First Philosophy: The Significance of Emmanuel Levinas for Philosophy, Literature and Religion. (pp. 185-192). New York: Routledge.
29
- Putnam, H., (2002). Levinas and Judaism. in S. Critchley & R. Bernasconi (Eds.), The Cambridge Companion to Levinas. (pp. 33-62 ). Cambridge: Cambridge University Press.
30
- Reichold, A. (2007). Embodiment and the Ethical Concept of a Person. In H. Fielding et al. (Eds.), The Other: Feminist Reflections in Ethics. (pp. 169-185). New York: Palgrave MacMillan.
31
- Robbins, J. (2001). Is It Righteous to Be? Interviews with Emmanuel Levinas. Stanford: Stanford University Press.
32
- Sartre, J-P. (1956). Being and Nothingness: An Essay on Phenomenological Ontology, tr. by H. Barnes. New York: Philosophical Library.
33
- Stolorow, R. D. (2013). Heidegger, Mood and the Lived Body: The Ontical and the Ontological. Janus Head, 13 (2): 5-12.
34
- Tallon, A., (1995). Nonintentional Affectivity, Affective Intentionality and the Ethical in Levinas’ Philosophy. in A. Peperzak (Ed.), Ethics as First Philosophy: The Significance of Emmanuel Levinas for Philosophy, Literature and Religion. (pp. 107-122). New York: Routledge.
35
ORIGINAL_ARTICLE
علیّت عدمی و بررسی یک روایتِ ناواقعگرایانه
تاریخ دریافت: 31/0۴/۱۳۹۷ | تاریخ پذیرش: ۲۲/۱۱/۱۳۹۷ در زبان روزمره، زبان علمی، احکام اخلاقی و دعاوی حقوقی جملات زیادی وجود دارد که در آنها امری عدمی، علّت یا معلول یا هم علّت و هم معلول واقع شده است؛ جملاتی مانند: «بیتوجهیِ حامد به گُلها علّت از میان رفتن آنهاست»، «کمبود ویتامینِ دی علّت بیماری نرماستخوانی است» و «خودداری جرّاح از جراحی، علّت مرگ بیمار است». علیّت مورد استفاده در این جملات را میتوان «علیّت عدمی» خواند. یک پرسش اساسی دربارۀ این دست جملات این است که آیا کاربرد واژۀ «علت» در چنین مواردی، ناشی از بیدقتی و تسامح است یا حاکی از امری واقعی و مستقل از ذهن ما. به بیان دیگر، آیا باید تعبیر «علیّت» در این جملات را واقعگرایانه خوانده، حاکی از امری عینی دانست و یا آنکه باید آنها را ناواقعگرایانه خواند و بیانِ محرَّفی از واقعیت شمرد. هلن بیبی از جمله فیلسوفان تحلیلی است که از موضعی دیویدسونی بر ناواقعگرایی در علیّت عدمی استدلال کرده است. نگارنده پس از توضیح کوتاه علیّت عدمی و طرح مسئله، به صورتبندی و ارزیابی استدلالهای بیبی پرداخته، نشان داده که استدلالهای او ناتمام است. ادعای نویسنده در اینجا، صرفاً انتقادی و سلبی است و به منزلۀ دفاع از واقعگرایی در علیّت عدمی نیست. طالقانی ، سید علی. (۱۳۹۸). علیّت عدمی و بررسی یک روایتِ ناواقعگرایانه. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹)، ۹۷۔۱۲۰. https://doi.org/ 10.22091/jptr-pfk.2019.3417.1924
https://pfk.qom.ac.ir/article_1327_1a230b9c222e8a9def57110cc5c0c690.pdf
2019-03-21
97
120
10.22091/jptr-pfk.2019.3417.1924
علیّت عدمی
ناواقعگرایی علّی
هلن بیبی
دونالد دیویدسون
دیوید لوئیس
سید علی
طالقانی
taleqani@bou.ac.ir
1
استادیار گروه فلسفه و کلام، دانشگاه باقرالعلوم(ع)، ایران
LEAD_AUTHOR
- Armstrong, D. M. (1999). The open door: counterfactual versus singularist theories of causation. In Sankey H. (Ed.), Causation and laws of nature (pp. 175-185). Dordrecht: Springer.
1
- Armstrong, D. M. (2004). Going through the Open Door Again: Counterfactual versus Singularist Theories of Causation. In Collins, J. D., Hall, E. J., Hall, N., & Paul, L. A. (Eds.), Causation and counterfactuals. (pp. 445۔457(. Cambridge, Mass.: MIT Press.
2
- Aronson, J. (1971). On the Grammar of Cause. Synthese, 22(3-4), 414–430. doi: 10.1007/BF00413436
3
- Beebee, H. (2004). Causing and Nothingness. In Collins, J. Ned Hall & L. A. Paul. (Ed.), Causation and Counterfactuals. (pp. 291۔308). Cambridge, Mass.: MIT Press.
4
- Bennet, J. (1995). The Act Itself. New York: Clarendon.
5
- Campbell, N. (2003). Causes and causal explanations: Davidson and his critics. Philosophia, 31(1-2), 149۔157. doi:10.1007/BF02380929
6
- Collins, J. Ned Hall & L. A. Paul. (ed.) (2004). Causation and Counterfactuals. Cambridge, Mass: MIT Press.
7
- Davidson, D. (1993). Thinking Causes. In Heil, J. & Mele, A. (Ed.), Mental Causation. (pp. 3۔17). Oxford: Clarendon Press.
8
- Dowe, P. (1999). Good Connections: Causation and Causal Processes. in Sankey H. (Ed.), Causation and laws of nature (pp. 263۔274). Springer, Dordrecht.
9
- Dowe, P. (2000). Physical Causation, New York: Cambridge University Press.
10
- Dowe, P. (2001). A counterfactual theory of prevention and 'Causation' by omission. Australasian Journal of Philosophy. 79(2), 216۔226. doi:10.1080/713659223
11
- Dowe, P. (2004). Causes are Physically Connected to their Effects: Why Preventers and Omissions are not Causes. In Hitchcock, Ch. (Ed.), Contemporary Debates in Philosophy of Science (pp. 189۔196). Malden, MA: Blackwell.
12
- Dowe, P. (2009). Absences, Possible Causation and the Problem of Non۔locality. The Monist. 92(1), 23-40. doi:10.5840/monist20099212
13
- Ehring, D. (1997). Causation and Persistence. New York: Oxford University Press.
14
- Fair, D. (1979). Causation and the flow of energy. Erkenntnis, 14(3), 219–250. https://doi.org/10.1007/BF00174894
15
- Fetzer, J. H. (ed.). (1988). Probability and Causality. Boston: Reidel.
16
- Glover, J. (1977). Causing Death and Saving Lives. Harmondsworth: Penguin.
17
- Goldman, A. I. (1977). Perceptual Objects. Synthese, 35(3), 257–284. doi:10.1007/BF00485548
18
- Hall, N. (2004). Two Concepts of Causation. In Collins, J. Ned Hall & L. A. Paul. (Ed.), Causation and Counterfactuals. (pp. 225-276). Cambridge, Mass: MIT Press.
19
- Hart, H. & Honore, T. (1985). Causation in the Law. Oxford: Clarendon Press.
20
- Hitchcock, Ch. (Ed.). (2004). Contemporary Debates in Philosophy of Science. Malden. MA: Blackwell.
21
- Hunt, I. (2005). Omissions and Preventions as Cases of Genuine Causation. Philosophical Papers, 34 (2), 209۔233. doi:10.1080/05568640509485156
22
- Lewis, D. (1986). Postscripts to ‘Causation’. In Lewis, D. Philosophical Papers Vol. 2. (pp. 172-214). Oxford: Oxford University Press.
23
- Lewis, D. (1986). Philosophical Papers. (Vol. 2). Oxford: Oxford University Press.
24
- Lewis, D. (2000). Causation as Influence. The Journal of Philosophy. 97(4), 182-197. doi:10.2307/2678389
25
- Lewis, D. (2004). Causation as Influence. In Collins, J. Ned Hall & L. A. Paul. (Ed.), Causation and Counterfactuals. (pp. 75–106). Cambridge, Mass.: MIT Press.
26
- McGrath, S. (2005). Causation by Omission: A Dilemma. Philosophical Studies, 123 (1-2), 125–148. doi:10.1007/s11098-004-5216-z
27
- Mellor, D. H. (1988). On Raising the Chance of Effects. In Fetzer, J. H. (Ed.), Probability and Causality. (pp. 229–240) Boston: Reidel.
28
- Mellor, D. H. (1995). The Facts of Causation. London: Routledge.
29
- Mellor, D. H. (2004). For Facts as Causes and Efects. In Collins, J. Ned Hall & L. A. Paul. (Ed.), Causation and Counterfactuals. (pp. 309۔323). Cambridge, Mass: MIT Press.
30
- Mullany, N. (1992). Common sense Causation۔An Australian View. Oxford journal of Legal Studies. 12(3), 421۔439. doi: 10.1093/ojls/12.3.431
31
- Persson, J. (2002). Cause, Effect & Fake Causation. Synthese. 131(1), 129۔143. doi: 10.1023/A:1015055126092
32
- Reiber, S. D. (2002). Causation as Property Acquisition. Philosophical Studies, 109(1), 53-74. doi: 10.1023/A:1015721428268
33
- Sankey, H. (ed.) (1999). Causation and Laws of Nature. Dordrecht: Kluwer.
34
- Schaffer, J. (2000). Causation by Disconnection,. Philosophy of Science, 67(2), 285۔300. doi: 10.1086/392776
35
- Schaffer, Jonathan (2004). Causes need not be Physically Connected to their Effects: The Case for Negative Causation. In Hitchcock, Ch. (Ed.), Contemporary Debates in Philosophy of Science (pp. 197--216). Malden, MA: Blackwell.
36
- Sorensen, R. (1999). Seeing Intersecting Eclipses. Journal of Philosophy. 96(1), 25-49. doi: 10.2307/2564647
37
- Stapleton, J. (1994). Product Liability. London: Butterworths.
38
- Tooley, M. (1990). Causation: Reductionism versus Realism. Philosophy and Phenomenological Research, suppl., 50, 215۔236. doi: 10.2307/2108040
39
- Tye, M. (1982). A Causal Analysis of Seeing. Philosophy and Phenomenological Review. 42(3), 311۔325. doi: 10.2307/2107488.
40
ORIGINAL_ARTICLE
اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری
تاریخ دریافت: ۲۹/0۷/۱۳۹۷ | تاریخ پذیرش: ۲۳/۱۰/۱۳۹۷ یکی از چالشهای پیشِ روی اخلاق، در دهههای اخیر، ادعای عدم سازگاری اخلاق با اموری است که از جملۀ مهمترین عواملِ سازندۀ سعادت انساناند. ادعا شده است که گاه تبعیت از نظریههای اخلاقی شخص را با بعضی از امور بسیار ارزشمند زندگی او، از جمله عواطف و تعهدات شخصیاش و نیز از دیگر انسانها بیگانه میسازد. ریلتون در مقالۀ «بیگانگی، پیامدنگری و اقتضائات اخلاقی بودن» سعی میکند که از جانب دیدگاه پیامدنگری به این ایراد پاسخ گوید. او، به این منظور، تقریری از پیامدنگری را، تحت عنوان «پیامدنگری سنجیدهکارانه»، مطرح میسازد که در نظر او، از اقتضاء بیگانگی میرهد. این مقاله، پس از توضیح تقریر ریلتون از پیامدنگری، به نقد تدبیری میپردازد که او از طریقِ طرحِ این تقریر برای حل معضل بیگانگی اندیشیده است و ضمن نشان دادن بعضی تعارضات در دیدگاه پیشنهاد شده، آن را به عنوان نوعی متمایز نمیپذیرد. توفیق تقریر مذکور در حلّ مشکل بیگانگی را نیز با مشکلاتی مواجه میبیند که به عدول از دیدگاه پیامدنگرانه میانجامد. کلیدواژهها 🞕 . حجت، مینو. (۱۳۹۸). اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹) ۱۲۱۔۱۴۲. https://doi.org/ 10.22091/pfk.2019.3696.1977
https://pfk.qom.ac.ir/article_1333_8fa3e1612587560849492111fbe3ac0c.pdf
2019-03-21
121
146
10.22091/pfk.2019.3696.1977
پیامدنگری
اخلاقی زیستن
بیگانگی
مؤلفههای سعادت انسان
ریلتون
پیامدنگریسنجیدهکارانه
مینو
حجت
minoo.hojjat@gmail.com
1
استادیار گروه معارف، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
- Brink, D. O. (1986). Utilitarian morality and the personal point of view. The Journal of Philosophy, 83(8), 417-438. doi: jphil198683846
1
- Cocking, D. & Oakley, J. (1995). Indirect consequentialism, friendship and the problem of alienation. Ethics, 106(1), 86-111.
2
- Howard-Snyder, F. (1997). The rejection of objective consequentialism. Utilitas, 9(2), 241-248. Doi: 10.1017/s0953820800005306
3
- Jackson, F. (1991). Decision-theoretic consequentialism and the nearest and dearestobjection. Ethics, 101(3), 461-482. doi: 10.1086/293312
4
- Miller, D. E. (2013). Reactive Attitudes and the Hare–Williams Debate: Towards a New Consequentialist Moral Psychology. The Philosophical Quarterly, 64(254), 39-59. doi: 10.1093/pq/pqt010
5
- Parfit, D. (1984). Reasons and Persons. Oxford: Clarendon Press.
6
- Railton, P. (Spring, 1984). Alienation, Consequentialism and the Demands of Morality.
Philosophy & Public Affairs. 13(2) 134-171.
7
- Ridge, M. (2001). Agent-neutral Consequentialism from the Inside-out: Concern for Integrity without Self-indulgence. Utilitas, 13(2), 236-254. doi: 10.1017/S0953820800003150
8
- Schacht, R. (1971). Alienation. Garden City, NY: Doubleday.
9
- Scheffler, S. (1994). The rejection of consequentialism: A philosophical investigation of the considerations underlying rival moral conceptions. doi: 10.1086/292695
10
- Sidgwick, H. (1907). The Methods of Ethics. (7th Edition). London: Macmillan.
11
- Sinnott-Armstrong, W. (2015). Consequentialism. In E. N. Zalta (Ed.), The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Winter 2015). Retrieved from
12
https://plato.stanford.edu/archives/win2015/entries/consequentialism/.
13
- Smart, J. J. & Williams, B. (1973). Utilitarianism: For and against. Cambridge University Press.
14
- Stocker, M. (1977). The schizophrenia of modern ethical theories. The Journal of philosophy. 73 (14). 453-466.
15
Williams, B. (2006). Ethics and the Limits of Philosophy. London and New York: Routledge.
16
ORIGINAL_ARTICLE
کارکرد تخیل در تقویم عینیت از منظر کانت
کارکرد تخیّل در تقویم عینیت از منظر کانت علی سلمانی* ׀ سعید حاج رشیدیان** تاریخ دریافت: 0۹/0۷/۱۳۹۶ | تاریخ پذیرش: ۲۵/۱۲/۱۳۹۷ چکیده کانت معتقد است که یکی از اساسیترین کارکردهای تخیّل، فراهم آوردن عینیت است. نقش تخیّل در تقویم عینیت هم شامل احکام متعیّن شناختی مربوط به فاهمه است و هم شامل احکام تأملی زیباییشناختی. او همواره تخیّل را در ارتباط با اموری همچون فاهمه و خودادراکی نفسانی و شهودهای محض، یا حسِّ مشترک و حکم تأملی قرار میدهد. تخیّل در ارتباط با دیگر قوای شناسایی همواره نقش محوری داشته است. این نقش را به سادگی میتوان امکان تقویم عینیت دانست. این نوشتار در گام نخست، به مسئلۀ چگونگی تأمین عینیت از سوی تخیّل در همکاریاش با فاهمه - در نقد عقل محض - خواهد پرداخت و سپس به این سؤال خواهد پرداخت که تخیّل چگونه در اتّحاد با حس مشترک و عمل تأمل مطرح شده در نقد قوۀ حکم فراهمآورندۀ مرجعی عینی برای آنهاست؛ به گونهای که بدون آن امکان اعتبار همگانی برای احکام ذوقی۔ زیباییشناختی از دست خواهد رفت. 🞕 سلمانی، علی. حاج رشیدیان، سعید. (۱۳۹۸). کارکرد تخیّل در تقویم عینیت از منظر کانت . فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹) ۱۴۳۔۱۶۴. https://10.22091/jptr-pfk.2019.2502.1744
https://pfk.qom.ac.ir/article_1331_0f58c12e8e93dd2358a56e36e35a5069.pdf
2019-03-21
143
164
10.22091/jptr-pfk.2019.2502.1744
تخیّل
فاهمه
خودادراکی
شاکله
عمل تأمل
اعتبار همگانی
حس مشترک
علی
سلمانی
alisalmani1358@gmail.com
1
دانشیار دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
LEAD_AUTHOR
سعید
حاج رشیدیان
hacisaeed@yahoo.com
2
دانش آموخته فلسفه هنر دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران
AUTHOR
- راجرسون، کنت. (1394). هماهنگی خیال و فاهمه.(ترجمۀ علی سلمانی). تهران: نشر حکمت.
1
- عبدالکریمی، بیژن. (1391). هایدگر و استعلا (شرحی بر تفسیر هایدگر از کانت). تهران: نشر ققنوس.
2
- کانت، ایمانوئل. (1390). نقد عقل محض. (ترجمۀ بهروز نظری). تهران: نشر نی.
3
- کانت، ایمانوئل. (1388). نقد قوّۀ حکم. (ترجمه عبدالکریم رشیدیان). تهران: نشر نی.
4
- کورتر، اشتفان. (1380). فلسفۀ کانت. (ترجمۀ عزتاللّه فولادوند). تهران: نشر خوارزمی.
5
- هارتناک، یوستوس. (1387). نظریۀ معرفت در فلسفۀ کانت. (ترجمۀ غلامعلی حداد عادل). تهران: هرمس.
6
- هلموت ونزل، کریستین. (1395). مسایل و مفاهیم کلیدی زیباییشناسی کانت. (ترجمۀ داوود میرزایی و مانیا نوریان). تهران: نشر حکمت.
7
- ماحوزی. رضا. (1394). کانت و خویشاوندی عقل و خیال در زیبایی هنری. پژوهشهای فلسفی دانشگاه تبریز. 9 (16).177۔196.
8
- Allison, H. (2001). Kant’s Theory of Taste. Cambridge, England: Cambridge University Press.
9
- Allison, H. (1983). Kant’s Transcendental Idealism. London : Yale University Press.
10
- Arendt, H. (1992). Kant’s Political Philosophy. Chicago: University of Chicago Press.
11
- Goudeli, K. (2002). Challenges to German Idealism: Schelling, Fichte and Kant Gordonsville, United States. : Springer.
12
- Guyer, P. (1997). Kant and the Claims of Taste. Cambridge: the Press Syndicate of the University of Cambridge.
13
- Guyer, P. (2008). Knowledge, Reason and Taste. New Jersey, United States : Princeton University Press.
14
- Kant, I. (1998). Critique of Pure Reason.Translated and Edited by Paul Guyer and Allen W. Wood. Cambridge : The Press Syndicate of the University of Cambridge.
15
ORIGINAL_ARTICLE
تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی
تاریخ دریافت: 0۹/0۸/۱۳۹۷ | تاریخ پذیرش: 0۹/۱۲/۱۳۹۷ پرسشهای فلسفی نوظهور دربارۀ جایگاه اخلاقی و حقوق هویات دارای هوش مصنوعی فراوان است؛ پرسشهایی نظیر اینکه آیا میتوان چنین هویاتی را دارای مسئولیت اخلاقی و همچنین حقوق ویژه دانست. اخیراً، اریک شویتسگبل، فیلسوف ذهن معاصر، با طرح استدلالی جدید کوشیده است از امکان حقوق یکسان هوش مصنوعی و انسان در یک آیندۀ فرضی دفاع کند. من در این نوشتار، پس از توضیحاتی مقدماتی، اصل استدلال را تقریر و تحلیل میکنم. سپس به چهار نقد مختلف در برابر این استدلال که شویتسگبل طرح و رد کرده، میپردازم و در نهایت، دو نقد جدید را در برابر این استدلال طرح و ارائه خواهم کرد. به نظر من اگرچه استدلال مزبور، با توجه به دو نقد من و نقدهای احتمالی دیگران قانعکننده نیست، یا دستکم نیاز به اصلاحیههایی دارد، اما از جذابیت و پرسشبرانگیزی خوبی برخوردار است و میتواند دریچهای جدید به روی پرسشها و پژوهشهای بعدی بگشاید. 🞕 مازاریان، علیرضا. (۱۳۹۸). تحلیل انتقادی استدلال «عدم تفاوت مربوط» در دفاع از حقوق هوش مصنوعی. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹) ۱۶۵۔۱۹۰. https://doi.org/ 10.22091/jptr-pfk.2019.3925.2023
https://pfk.qom.ac.ir/article_1328_ff96a014de7cfccd5a7cc0ecd0a66f88.pdf
2019-03-21
165
190
10.22091/jptr-pfk.2019.3925.2023
هوش مصنوعی
حقوق
اخلاق
فلسفۀ ذهن
استدلال
شویتسگبل
علیرضا
مازاریان
alirezamazarian@gmail.com
1
دکتری فلسفه ذهن، پژوهشکده علوم شناختی، تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
- Bostrom, N. (2003). Are We Living in a Computer Simulation? Philosophical Quarterly. 53, 243۔55. doi: 10.1111/1467-9213.00309.
1
- Chalmers, D. (2002). Does Conceivability Entail Possibility? in T. S. Gendler & J. Hawthorne (Eds.) Conceivability and Possibility, (pp. 145-200). Oxford: Oxford University Press.
2
- Egan, G. (1994). Permutation City. London: Millennium.
3
- Egan, G. (1997). Diaspora. London: Millennium.
4
- Fine, K. (2002). The varieties of necessity. T. S. Gendler & J. Hawthorne (Eds.). Conceivability and possibility. (pp. 253-281). Oxford: Oxford University Press.
5
- Hankins, P. (2015). Crimbots. Blogpost at Conscious Entities. http://www. consciousentities. com/?p=1851. February 2, 2015.
6
- Hobbes, T. (1651/1996). Leviathan. (ed.) R. Tuck. Cambridge: Cambridge University Press.
7
- Hume, D. (1777/1975). Enquiries Concerning Human Understanding and Concerning the Principle of Morals. eds. L. A. Selby-Bigge & P. H. Nidditch, Oxford: Oxford University Press.
8
- Kripke, S. (1980). Naming and necessity. Cambridge: Harvard University Press.
9
- Putnam, H. (1960). Minds and Machines. Journal of Symbolic Logic, 57۔80. doi: 10.2307/2271581.
10
- Putnam, H. (1964). Robots: Machines or Artificially Created Life?, Journal of Philosophy, 61 (21), 668۔691. doi: 10.2307/2023045.
11
- Putnam, H. (1967). The Mental Life of Some Machines. In H. Castaneda (ed.), Intentionality, Minds and Perception. (pp. 177-200). Wayne State University Press.
12
- Schwitzgebel, E. & Garza, M. (2015). A defense of the Rights of Artificial Intelligences. Midwest Studies in Philosophy, 39, 98۔119. doi: 10.1111/misp.12032.
13
- Searle, J. (1980). Minds, Brains and Programs. Behavioral and Brain Sciences, 3, 417- 457. doi: 10.1016/B978-1-4832-1446-7.50007-8.
14
- Searle, J. (1992). The Rediscovery of the Mind. Cambridge, MA: MIT Press
15
- Singer, P. (1975/2002). Animal Liberation. New York: Ecco Press.
16
- Singer, P. (2009). Speciesism and Moral Status. Metaphilosophy, 40, 567-581. doi: 10.1111/j.1467-9973.2009.01608.x.
17
- Soames, S. (2011). Kripke on epistemic and metaphysical possibility: Two routes to the necessary a posteriori. In A. Berger (Ed.), Saul Kripke. (pp.167-188). Cambridge: Cambridge University Press.
18
- Turing, A. M. (1950). Computing Machinery and Intelligence. Mind, 59, 433-460. doi: 10.1093/mind/LIX.236.433.
19
Wilson, A. (2013). Schaffer on laws of nature. Philosophical Studies, 164, 653-67. doi: 10.1007/s11098-012-9878-7
20
ORIGINAL_ARTICLE
هنر، حیطۀ عمومی؛ تلاشی برای دستیابی به فلسفۀ هنر آرنت
تاریخ دریافت: 0۹/0۳/۱۳۹۷ | تاریخ پذیرش: 0۷/0۷/۱۳۹۷ هانا آرنت فیلسوفی سیاسیای است که هنر را به عنوان امکانی برای تحقّق نوعی حیات سیاسی میفهمد و تلاش میکند تا با استفاده از مبنای رهاییبخشی به نام هنر، نوعی از حیات سیاسی را که به زعم او در دوران جدید مخدوش و مفقود شده احیا کند. با توجّه به آنکه آرنت هرگز اثری مجزّا و مدوّن ذیل عنوان زیباییشناسی سیاسی یا فلسفۀ هنر ننگاشته است، در این مقاله، با گردآوری، تدوین و بازاندیشی و تحلیل آرای پراکندۀ آرنت در کتب، مقالات، درسگفتارها و یادداشتهای او، به نظریّۀ زیباییشناسی آرنت که در افق نوعی فلسفۀ سیاسی طرحریزی میشود، دست خواهیم یافت. مخدوش شدن و ناپدید شدن خاصیّت سیاسی حیات بشری در فلسفۀ آرنت پیوند و ارتباطی بسیار نزدیک به مخدوش شدن، گشت و استحاله حیطۀ عمومی دارد. از این رو، حیطۀ عمومی و برپاداشتن آن به نوعی آرمان فلسفۀ سیاسی آرنت بهحساب میآید. 🞕 بهراد، مهرداد. اسلامی، شهلا. (۱۳۹۸). هنر، حیطۀ عمومی؛ تلاشی برای دستیابی به فلسفۀ هنر آرنت. فصلنامه پژوهشهای فلسفی۔کلامی. ۲۱ (۷۹) ۱۹۱۔۲۱۲. https://doi.org/10.22091/jptr-pfk.2019.2614.1771
https://pfk.qom.ac.ir/article_1332_bf5b1f6f2c2398f8cce1b9da94b9da86.pdf
2019-03-21
191
212
10.22091/jptr-pfk.2019.2614.1771
هانا آرنت
تکثّر
حیطۀ عمومی
حیطۀ خصوصی
پدیدارشناسی
حیات سیاسی
مهرداد
بهراد
behradmehrdad@gmail.com
1
دانشجوی دکتری فلسفه هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
LEAD_AUTHOR
شهلا
اسلامی
shahla.eslami78@gmail.com
2
استادیار دانشکده فلسفه و الهیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
AUTHOR
- Arendt, H. (1968). Between Past and Future. New York: Viking.
1
- Arendt, H. (1960). Society and Culture. Daedalus, 89(2), 278–287
2
- Arendt, H. (1978). The Life of the Mind. (vol. 1). Willing, London: Secker & Warburg.
3
- Arendt, H. (1978). The Life of the Mind. (vol. 2). Willing, London: Secker & Warburg.
4
- Arendt, H. (2005). The Promise of Politics. (ed.) Jerome Kohn, New York: Schocken Books.
5
- Arendt, H. (2013). Human Condition. University of Chicago Press.
6
- Benhabib, S. (1996). The Reluctant Modernism of Hannah Arendt. London: Sage.
7
- Benjamin, W. (2006). Selected Writings. eds, Michael W. Jennings, Howard Eiland & Gary Smith, trans. Rodney Livingstone and others. Cambridge. MA: Harvard University Press.
8
- Bennett, T. (1995). The Birth of the Museum: History, Theory, Politics. London: Routledge.
9
- Bernstein, B. (1983). Objectivism and Relativism. Philadelphia: University of Pennsylvania Press.
10
- Butler, J. (2012). Precarious Life and the Obligations of Cohabitation. Nobel Museum. Stockholm. May 2011 & Butler. Parting Ways: Jewishness and the Cri-tique of Zionism. New York: Columbia University Press.
11
- Canovan, M. (1985). Politics as Culture: Hannah Arendt and the Public Realm. History of Political Thought, 6(3), 617.
12
- Heidegger, M. (1969). Die kunst und der raum. in Gesamtausgabe 13. Frankfurt: Klostermann.
13
- Hess, J. (1999). Reconstituting the Body Politic. Detroit: Wayne State University Press.
14
- Honig, B. (1995). Toward an Agonistic Feminism: Hannah Arendt and the Politics of Identify. in Honig. (ed.) Feminist Interpretations of Hannah Arendt. Philadelphia: Penn State University Press.
15
- Kant, I. (1970). Kant’s Political Writings, trans. H. B. Nisbet, Cambridge: Cambridge University Press..
16
- Sjoholm, C. (2015). Doing Aesthetics With Arendt. New York: Columbia university Press.
17
- Villa, D. R. (1992). Postmodernism and the Public Sphere. American Political Science Review, 86(3), 712–721. https://doi.org/10.2307/1964133
18
- Villa, D. (1999). Politics, Philosophy, Terror. Princeton, NJ: Princeton University Press.
19
Villa, D. (2008). Public Freedom. Princeton. NJ: Princeton University Press.
20
ORIGINAL_ARTICLE
Extended Abstracts in English
https://pfk.qom.ac.ir/article_1594_1e326a0c9afb86642e3687d636e70804.pdf
2019-03-21
200
230
10.22091/jptr.2019.1344