دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
بررسی استدلال انباشتی ریچارد داوکینز با تکیه بر آرای کیث وارد
3
25
FA
عبدالرسول
کشفی
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تهران.
علیرضا
فرخی بالاجاده
دانشآموخته دکتری فلسفه تطبیقی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران.
10.22091/pfk.2013.49
گروهی از صاحبنظران علوم تجربی، از جمله ریچارد داوکینز معتقدند جهان مادی در روند شکلگیری طبیعت و پیدایش موجودات زنده، «خودتبیینگر» است و انتخاب طبیعی که فرآیندی انباشتی است، به تنهایی میتواند شکلگیری این جهان را از ساخت ساده آغازین آن تا صورت پیچیده کنونیاش، تبیین کند و نیازی به فرض مبدئی هوشمند در فرآیند تکامل نیست. در مقابل، برخی فیلسوفان متألّه، از جمله کیث وارد، معتقدند انتخاب انباشتی به عنوان فرآیندی کور و فاقد هدف، به تنهایی از ارائه تبیین دقیق و جامع از فرآیند تکامل و نتایج و مراحل حیاتی آن ناتوان بوده، بهترین تبیین تکامل، مسلم دانستن مبدئی هوشمند به عنوان طراح فرآیند تکامل است. این تحقیق میکوشد با عدم کفایت تبیینی انتخاب طبیعی صرف، در تبیین فرآیند تکامل، نشان دهد اولاً، نگرش ماتریالیستی داوکینز در استدلال فرآیند انباشتی بر مجموعهای از خطاهای فلسفی مبتنی است؛ ثانیاً اگر تبیین دقیقی از نظریه انتخاب طبیعی انباشتی ارائه شود، این نظریه نه تنها نافی وجود خداوند نیست، بلکه به عکس، خود، دلیلی به سود خداباوری است. <br />
ریچارد داوکینز,کیث وارد,تکامل,انتخاب طبیعی,فرآیند انباشتی
https://pfk.qom.ac.ir/article_49.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_49_832f3f3c94a4f74c9577d90e4c96554c.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
رابطهٔ فضیلت و سعادت از نگاه ارسطو و غزالی
25
42
FA
مجید
ملایوسفی
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی
املیلا
شیرخانی
دانشآموخته کارشناسی ارشد فلسفه و حکمت اسلامی، دانشگاه بینالمللی امام خمینی
10.22091/pfk.2013.50
پرسش مهم فیلسوفان باستان علاوه بر پرسش از ماهیت فضیلت و چگونگی حصول آن، این بود که آیا فضایل برای انسان سودمندند؟ یعنی آیا فضایل سعادت انسان را به دنبال دارند یا نه؟ پرسش آنها در واقع پرسش از ارتباط میان سعادت و فضیلت بود، بدین معنا که آیا برای سعادت فضایل امری واجب و گریزناپذیرند یا خیر؟ ارسطو فضایل را برای حصول سعادت شرط لازم میدانست هرچند برخلاف افلاطون آن را شرط کافی نمیدانست. وی سعادت را به فعالیت نفس مطابق با فضیلت تعریف میکرد. در واقع فضایل ارسطویی که ریشه در عقل صرف داشتند، ابزاری جهت دستیابی به یک زندگی خوش در این عالم بودند. غزالی علیرغم تأثیرپذیریاش از ارسطو، در بحث از ماهیت فضیلت و سعادت و نیز ارتباط میان این دو از ارسطو فاصله گرفته است. تبیین غزالی در این خصوص برخلاف ارسطو مبتنی بر عقل صرف نبوده، اساس آن را وحی و شریعت شکل میدهد. از اینرو فضایل اخلاقی نزد غزالی منحصر به فضایل فلسفی نبوده، سعادت نیز صرفاً بهرهمندی از یک زندگی خوش در این عالم تلقی نمیشود. بر این اساس، نوشتار حاضر به بررسی همسانیها و ناهمسانیهای موجود در تبیین ارسطو و غزالی از ماهیت فضیلت و سعادت و ارتباط این دو با یکدیگر پرداخته است.
ارسطو,غزالی,فضیلت,سعادتگروی,اودیمونیا
https://pfk.qom.ac.ir/article_50.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_50_4bac29f76536a4f63c8e0cbbdef7c2e5.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
جایگاه خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا
43
64
FA
محمدباقر
قمی
* دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران
10.22091/pfk.2013.51
جایگاه شناخت خداوند در نظریه شناخت اسپینوزا یکی از متمایزترین نظریههای شناخت را فراهم آورده است. شناخت در فلسفه اسپینوزا به گونه خاصی به شناخت خداوند گره خورده است. برای اسپینوزا، روش، تصور و شناخت همگی مبتنی بر تصور و شناخت خداوند هستند. اسپینوزا روش را بر تصور مبتنی میکند: یک روش کامل مبتنی بر تصوری کامل است و کاملترین روش مبتنی بر کاملترین تصور یعنی تصور خداوند است. تصور خداوند تنها تصور حقیقی است و هیچ تصور دیگری نمیتواند تصوری حقیقی باشد. نظریه شناخت اسپینوزا نیز مبتنی بر شناخت تمامیت است که در فلسفه او همان خداوند است. از طرف دیگر، شناخت خداوند مبنای تمایز شناخت عقلی و شناخت شهودی و در نتیجه مبنای شناخت نوع سوم به عنوان شناخت کامل است. شناخت خداوند عاملی است که به واسطه آن شناخت عقلی به شناخت شهودی تعالی مییابد. <br /><br />
تصور,روش,شناخت,خداوند,اسپینوزا
https://pfk.qom.ac.ir/article_51.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_51_53d1cf0a730726e017ab6a8f6a13a706.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
نسبت پدیده وحی با معرفتهای نشئتگرفته از ضمیر ناخودآگاه انسان
65
90
FA
یدالله
دادجو
استادیار دانشگاه پیام نور.
10.22091/pfk.2013.52
دیدگاه صحیح درباره پدیده وحی این است که وحی حقیقتی است الاهی که از سوی خداوند تعالی بر برخی از بندگان برگزیدهاش نازل شده است تا راهنمای دورافتادگان قافله کمال باشند. رهیافت دیگری نیز در تفسیر وحی ارئه شده که عبارت است از وحی نفسی. بر اساس این دیدگاه، وحی پدیدهای است برآمده از نفس و وجود انسان و انعکاسی است از ضمیر ناخودآگاه بشر. صاحبان این تفکر به علت عدم درک وحی حقیقی و منشأ الاهی آن به این دیدگاه روی آوردهاند که گروهی از دانشمندان غربی از جمله معتقدان به این تفکر هستند. البته این گروه از اندیشمندان برای این تفسیر از وحی هیچ دلیل عقلی و نقلیای ارائه نکردهاند و صرفاً به ادعا اکتفا کردهاند. از سوی دیگر، دلایل قطعی و خردپسند برای اثبات وحی قرآنی ارائه شده است. همچنین رویکرد وحی نفسی لوازم و پیامدهای منفی دارد.
وحی,ضمیر ناخودآگاه,معرفت,تفسیر,وحی نفسی
https://pfk.qom.ac.ir/article_52.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_52_ed985e61ccca6df2fc394611bb45f435.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
ماهیت وحی از دیدگاه علامه مجلسی: اصول و مبانی
91
102
FA
سید علی
موسوی
استادیار گروه معارف اسلامی دانشگاه مراغه
s.alimosavi53@yahoo.com
رضا
برنجکار
استاد گروه فلسفه، دانشگاه تهران، (پردیس فارابی).
10.22091/pfk.2013.53
با توجه به رویکرد دینی علامه مجلسی در پرداختن به ماهیت وحی، اصول و مبانی وی در این زمینه نیز متناسب با این رویکرد و برخاسته از آیات و روایات است که یا به آنها تصریح کرده یا میتوان آنها را از توصیفاتی که از ماهیت وحی ارائه داده است استخراج کرد. بخشی از این اصول معرفتشناختی و بخش دیگر آن وجودشناختی است. این اصول عبارت است از: مادی بودن فرشته، مبدأ نبوت انبیا، محوریت علوم نقلی با اتخاذ روش عقلی ـ نقلی، حجیت ظواهر، اکتفا به اجمال مطالب علوم وحیانی، علم حقیقی در کتاب و اخبار، عصمت انبیا، معجزه دلیل صدق پیامبر، و آثار روحالقدس در انبیا. این مقاله عهدهدار بررسی این اصول است.
مجلسی,وحی,روحالقدس,علوم وحیانی
https://pfk.qom.ac.ir/article_53.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_53_82bf38744d06ac08cf7b21c36df54c72.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
هستیشناسی خلأ
103
120
FA
احمد
حکیم
* عضو هیئت علمی گروه فیزیک دانشگاه آزاد اسلامی (واحد خمینیشهر)
10.22091/pfk.2013.54
یکی از نخستین نتایج نظریه میدانهای کوانتومی آن است که خلأ، حامل انرژی (بینهایت) است. این نتیجه با آزمونهای تجربی و تا حدی با نظریههای بنیادی دیگر فیزیک مانند نظریه نسبیت عام سازگار است. در این مقاله، پس از بررسی ابعاد هستیشناختی مفهوم خلأ در فلسفه و فیزیک، ابتدا نتیجه خواهیم گرفت که آنچه در فیزیک، خلأ نامیده میشود به معنای هیچِ مطلق نیست و اساساً هیچِ مطلق نه در فیزیک کلاسیک و نه در فیزیک جدید نمیتواند منشأ اثر قابل اندازهگیری باشد. به علاوه، نشان خواهیم داد که این نتیجه به معنای طرد کامل مباحث فلسفی مفهوم خلأ در نظریههای فیزیکی نیست و بدون طرح این مباحث نمیتوان تعبیر روشن و واضحی از این نظریهها ارائه کرد
هستیشناسی,خلأ,انرژی,میدانهای کوانتومی,نظریه نسبیت عام
https://pfk.qom.ac.ir/article_54.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_54_21d60ef797005530f92f364bd36bae01.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
خاستگاه و پیشینه حکمت اشراق
121
138
FA
محمد
بهشتی
10.22091/pfk.2013.55
این مقاله خاستگاه و پیشینه نگرش اشراقی شیخ شهابالدین سهروردی را بررسی کرده، اصل و تبار و سابقهٔ کهن آن را ترسیم میکند؛ حکمتی که بُنمایه آن کشف و شهود عرفانی و تفکر عقلانی و منطقی است و کلید فهم درست آن خودشناسی و معرفةالنفس است؛ معرفةالنفسی که تنها از طریق ریاضت و تصفیه باطن قابل دستیابی است. در این پژوهش ثابت خواهد شد که خاستگاه و پیشینه مکتب فلسفی اشراق متعدد و متنوع است؛ قرآن کریم، سنت نبوی، فلسفه ایران باستان، فلسفه یونان، فلسفه مشاء، عرفان و تصوف و ...؛ فلسفه اشراق از همه این مبادی و منابع بهره برده و با نظامسازی و مهندسی ویژه آنها را در خود جمع و هضم کرده، علاوه بر اینکه الهامات و مشهودات و مکاشفات باطنی سهروردی نیز، چنانکه خود وی تصریح کرده، از منابع اصلی است.
خاستگاه,حکمت اشراق,حکمت باستان,اشراق,شهود,سهروردی
https://pfk.qom.ac.ir/article_55.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_55_a1517b1e3e574ebc25d3b1d65ad5316f.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
1
2013
11
22
علم غیب امامان (ع) در آینهٔ عقل
139
162
FA
غلامحسین
اعرابی
دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم.
سید حبیب
بخاراییزاده
**دانشجوی مقطع دکتری،مدرسی الهیات
10.22091/pfk.2013.56
در این مقاله سعی شده در دو بخش، دو مسئله اساسی راجع به علم غیب از دید عقلی بررسی شود. در بخش نخست با دو دلیل عقلی ثابت شده که انسان در عین محدودیتهایی که از ناحیه جسمش بدو تحمیل شده، نفسش آنچنان قابلیتی دارد که میتواند در سیر تکاملی خویش تمامی آن حصارها را درنوردد و به فراتر از آنها علم پیدا کند. در بخش دوم سه دلیل بر اینکه امامان معصوم (ع) از بالاترین درجات علم غیب از جهت کمیت و کیفیت برخوردارند، طرح شده است. <br /><br />
علم,غیب,امام,عقل,امامت,علم لدنی
https://pfk.qom.ac.ir/article_56.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_56_92c2ed72028533758fd123690a2dc9f4.pdf