دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
بازبینی شروط و براهین استحاله تسلسل
7
20
FA
عسگر
دیرباز
0000-0001-9615-7245
دانشیار دانشگاه قم
a.dirbaz5597@gmail.com
محمود
صیدری
استادیار فلسفه دانشگاه شاهد
10.22091/pfk.2014.13
<br /> <br />چکیده <br />تسلسل عبارت است از ترتب یک شیء بر شیء دیگر یا وابستگی یک شیء به شیء دیگر تا بینهایت. بر استحاله تسلسل براهین متعددی اقامه شده که مهمترین آنها چهار برهان طرف و وسط، اسد و اخصر، تطبیق و وجود، و رابط و مستقل است. میرداماد مجرای براهین تسلسل را فقط سلسله صعودی دانسته، دو شرط ترتب و اجتماع در وجود را برای تسلسل محال شرط میداند. ولی محمدحسین طباطبایی آن را در هر دو جانب صعود و نزول جاری کرده، سه شرط فعلیت، ترتب و اجتماع در وجود را در تسلسل محال شرط میداند. در این مقاله اثبات شده است که براهین استحاله تسلسل فقط در جانب صعود جاری است و در خصوص سلسله نزولی ساکت است؛ تسلسل محال دارای دو شرط ترتب و اجتماع در وجود است و تسلسل فقط در علل تامه محال است. <br />کلیدواژهها:
تسلسل,صعود,نزول,میرداماد,طباطبایی
https://pfk.qom.ac.ir/article_13.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_13_717f49344fdd21002a1753e8ad06d27f.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
بررسی روشها و ویژگیهای پژوهشی ویلفرد مادلونگ در مطالعات شیعی
23
44
FA
احمد
بهشتی مهر
0000-0003-2050-9982
استادیار دانشگاه قم
ahmadbeheshtimehr@gmail.com
محمود
تقی زاده داوری
دانشیار دانشگاه قم
10.22091/pfk.2014.14
چکیده <br />ویلفرد مادلونگ یکی از برجستهترین و تأثیرگذارترین شیعهشناسان دوره معاصر است. آثار وی، برخلاف بسیاری از آثار اسلامشناسان و شیعهشناسان مغربزمین، در شناخت و توصیف ابعاد گوناگون اسلام بسیار موفق بوده، به طوری که حتی جوامع اسلامی و شیعی نیز آثار وی را میپسندند و میپذیرند. به نظر میرسد سهم بالایی از این موفقیت به دلیل توجهی است که او به نکات روششناسانه دارد. آثار وی در مطالعات شیعی، در مقایسه با آثار دیگر شیعهشناسان غربی، نقاط قوت یا ویژگیهای پژوهشی خاصی دارد که مهمترین آنها عبارتاند از: توجه به منابع اصیل و معتبر اسلامی و شیعی، تفکیک موضوعی و روشی منابع، توجه به فضا و تاریخ حوادث و آموزهها، فهم آموزهها در راستای یک نظام فکری، اشراف نسبتاً کامل به ابعاد گوناگون اسلام، شناخت دقیق دانشمندان و آثار معتبر ایشان، و نیز تسلط به زبان عربی، که مادلونگ با بهرهگیری از آنها توانسته است توجه مسلمانان و شیعیان را به آثار خود جلب کند و حتی تحسین ایشان را برانگیزد. رعایت کردن نکات فوق باعث شده است او را از جرگه مستشرقان مغرض و جاهل جدا کنند و در میان پژوهشگران منصف جای دهند. این مقاله روشها و منابع مورد استفاده و نیز شیوههای پژوهشی مادلونگ را، در معرفی تشیع به جوامع غربی، میکاود و ضمن مقایسه آن با آثار برخی دیگر از شیعهشناسان میکوشد تمایز و برتری آثار وی را نشان دهد. <br /> <br />
شرقشناسی,شیعهشناسی,روششناسی,ویلفرد مادلونگ,مستشرقان
https://pfk.qom.ac.ir/article_14.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_14_e3b30bd3371c2c728338fcbcf4ce5c47.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
دیلتای و کارکرد بنیادین مسائل هرمنوتیک در علوم انسانی
45
60
FA
محمدحسین
مختاری
عضو هیات علمی موسسه امام خمینی
10.22091/pfk.2014.15
<br />دیلتای از جمله کسانی است که به نشانههای تاریخی توجه، و آنها را وارد بحث هرمنوتیک کرده است. هرمنوتیک دیلتای نشاندهنده یک جریان فکری بین نظریهپردازان قرن نوزدهم است که پرورده مکتب رمانتیک بودند. برنامه وی برای تحلیل حیات بشری و مفهومسازی وی از حیثیت تاریخی انگیزه مهمی را برای هایدگر به وجود آورد تا هرمنوتیک هستیشناسی خود را در انسان و زمان به وجود آورد. دیلتای کوشید برای روششناسی علوم انسانی بالاترین درجه ممکن را تضمین کند. او معتقد بود علوم انسانی نباید روشهای خود را از علوم طبیعی وام بگیرد. رویکرد دیلتای ارتباط وثیقی با اندیشههای کانت و هگل دارد و آنها را با هم جمع میکند. دغدغه مهم دیلتای هجمه پوزیتیویستها در آن زمان بود. پوزیتیویستها معتقد بودند اگر بخواهیم به علوم، تعین یا واقعیت ببخشیم، باید از روش تجربی واقعنما و به یک معنا ارزشگذار استفاده کنیم. در چنین شرایطی بود که دیلتای میکوشید نوعی ملاک برای عینی کردن یا تعین بخشیدن به علوم انسانی بیابد. در این مقاله میکوشیم چگونگی تأثیرگذاری مسائل هرمنوتیکی در برجستهسازی علوم انسانی و دفاع از عینیت آن در برابر علوم تجربی را نشان دهیم. <br />
هرمنوتیک,علوم انسانی,علوم طبیعی,تجلی حیات,تجربه زنده,تاریخنگاری
https://pfk.qom.ac.ir/article_15.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_15_12cc7ad3ff8f360e610efc70ae533712.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
ارزیابی تبیین عرفا از ضرورت خلافت الاهی بر اساس روایات اهل بیت (ع)
61
87
FA
رضا
نوروزی
عضو هیات علمی دانشگاه قم
10.22091/pfk.2014.16
کی از مباحث مهمی که در بحث خلافت الاهی انسان، در متون دینی مطرح شده است، ضرورت وجود خلیفه در عالم است. در هستیشناسی عرفانی، به تبع متون دینی، به تبیین ضرورت وجود خلیفه، که همان انسان کامل است، پرداخته شده است. علاوه بر عرفان اسلامی، در علوم مختلف اسلامی، همچون کلام و فلسفه نیز در این باره مباحث مختلفی مطرح شده است و هر کدام از زوایای فکری خاص خود و با توجه به مبانی مخصوص آن علم، به این بحث پرداختهاند. در این نوشتار پس از بررسی روایات اهل بیت (ع) در باب ضرورت وجود خلیفه الاهی، به تبیین ضرورت خلافت از منظر عرفان اسلامی میپردازیم و میزان مطابقت تبیین عرفا را با مکتب اهل بیت (ع) روشن میکنیم.
خلیفةالله,ضرورت خلافت الاهی,انسان کامل,اهل بیت (ع),عرفان اسلامی
https://pfk.qom.ac.ir/article_16.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_16_361089282e0faec952367ba7ad06fd6c.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
پرسشهایی در باب «پرسشی در باب تکنولوژی
79
104
FA
علی اصغر
مروت
ستادیار فلسفه دانشگاه پیام نور همدان
10.22091/pfk.2014.17
<br />از دیدگاه هیدگر، ذات تکنولوژی جدید نوعی انکشاف است که آدمی را به تعرض به طبیعت فرا میخواند و از او میخواهد که طبیعت را در مقام منبع ذخیرهٔ انرژی نظم بخشد. در این نحو از انکشاف، وجود به محاق فراموشی میرود و خطر نیستانگاری و بیخانمانی، بشر جدید را تهدید میکند. از دیدگاه هیدگر، انسان معاصر با تأمل در ذات تکنولوژی میتواند از اسارت آن خارج شود و نیروی منجیای را در آن بیابد. نیروی منجی بشر از نیستانگاری، همان هنر است که شعر عالیترین مصداق آن است. راهی که هیدگر برای رسیدن به رهیافتهای فوق پیموده است در سخنرانی 1954 او با عنوان «پرسشی در باب تکنولوژی» ترسیم شده است. در نوشتار حاضر از موانعی سخن خواهد رفت که در راه مزبور، مانع از رسیدن مخاطبِ هیدگر به نتایج فکری او در باب ذات تکنولوژی میشود و در ادامه از تمام هیدگرشناسانی که این نوشته را میخوانند خواسته (پرسش) خواهد شد که اگر امکان برداشتن این موانع وجود دارد، با برطرف کردن آنها راه تفکر هیدگر را از طریق پاسخ راهگشا به این پرسشها، هموارتر سازند و اگر این موانع با امکاناتی که تفکر هیدگر در اختیار آنها قرار میدهد قابل کنار زدن نیست و راه تفکر او را بسته است، عقیم بودن راه هیدگر را در تأملاتش در باب تکنولوژی بپذیرند و اذعان کنند که از راهی که هیدگر ترسیم کرده است نمیتوان به نتایج مختار او رسید.
وجود,انکشاف,نیستانگاری,تکنولوژی,گشتل,هنر
https://pfk.qom.ac.ir/article_17.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_17_35febd64c5523b440b1249b8ab5a4b48.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
بررسی و نقد براهین عدل الاهی از دیدگاه محمدحسین طباطبایی
105
124
FA
محسن
فتاحی اردکانی
مشغول به سطح چهار حوزه و دانشجوی دکتری شیعهشناسی (کلام شیعه) دانشگاه ادیان و مذاهب.
10.22091/pfk.2014.18
از نگاه محمدحسین طباطبایی، حقیقت عدل همان مساوات و موازنه بین امور است، به طوری که هر چیزی در جایگاهی که استحقاق آن را دارد، یعنی در جایگاه شایستهاش، قرار گیرد. ایشان عدل را مساوق و ملازم با حسن میدانند و از طرفی در تفسیر المیزان افعال الاهی را مبتنی بر حسن و قبح عقلی قرار دادهاند. پس از نگاه ایشان اوامر و نواهی الاهی مبتنی بر عدل نیز هست. برای اثبات عدل الاهی در کتب فلسفی و کلامی به براهین عقلی و نقلی متعددی تمسک شده که در این مقاله میکوشیم به بررسی برخی از براهین عدل الاهی بپردازیم، که از نظر طباطبایی میتوان در جهت اثبات عدل الاهی از آنها بهره جست؛ براهینی از قبیل واجبالوجود بالذات بودن خداوند، برهان صدیقین، و برهان عنایت
عدل,عدل الاهی,واجبالوجود,براهین اثبات وجود خدا,طباطبایی
https://pfk.qom.ac.ir/article_18.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_18_a9329bd1e12fc17ce8e9cc2b9d551876.pdf
دانشگاه قم
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
2538-2500
15
4
2014
08
23
معنا و مفهوم حکمت مشرقی ابنسینا
125
145
FA
سادات
باران
عضو هییت علمی دانشگاه باتمان (ترکیه)
قاسمعلی
کوچنانی
دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران
10.22091/pfk.2014.24
ابنسینا در آثار مختلف خود به کتاب الحکمة المشرقیة اشاره کرده است. برخی متفکران اسلامی نیز به این کتاب استشهاد کرده¬اند. وی در این کتاب دیدگاه¬های خاص خود را با صراحت بیان کرده است. بنا بر روشی که ابنسینا داشت، و برخی آثار خود را در آثار دیگر خلاصه میکرد، این کتاب نیز خلاصهای از کتاب شفاء است. درباره معنا و مفهوم «مشرقی» در اندیشه¬های ابنسینا نیز دیدگاههای مختلفی بیان شده است، ولی نگارنده معتقد است «مشرقی» به معنای «اسلامی» است. در بخش ماهیت حکمت مشرقی هم باید گفت که ابنسینا، چنانکه یک فیلسوف مشایی به معنای ارسطویی نیست، همانطور که هانری کربن و پیروان او معتقدند یک فیلسوف خسروانی هم نیست. لذا منظور ابنسینا از حکمت مشرقی همان حکمت اسلامی بودن آن است.
حکمت مشرقی,ابنسینا,حکمت خسروانی,حکمت مشاء
https://pfk.qom.ac.ir/article_24.html
https://pfk.qom.ac.ir/article_24_1bc09faa6edf89bd50831c9c119ffaf2.pdf