2024-03-29T18:24:24Z
https://pfk.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=60
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
اعتبار معرفتی قرآن از دیدگاه نصر حامد ابوزید؛ رویکردی فرهنگی- ادبی
میثم
توکلی بینا
رضا
اکبری
نصر حامد ابوزید، متفکر جنجالی مصری، در رابطه با وحی و قرآن دیدگاههایی متفاوت ابراز کرد که با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. وی میکوشید برای پدیدههای دین اسلام تبیینی طبیعی و غیر متافیزیکی ارائه کند. در این راستا به بحث اعجاز قرآن نیز به صورتی متفاوت پرداخت تا آن را به اعتبار فرهنگی - ادبیای مبدل کند که هر عربزبانی آن را به عنوان متن محوریِ فرهنگی میپذیرد. در این صورت ادبیات قرآن و تحلیل سازوکار ادبی قرآن از منظر نقد ادبی معاصر، ریشههای دورانسازی و شکلدهی آن به فرهنگ را نمایان خواهد کرد. این دیدگاه مغایرت توصیفی با نگاه دینداران به قرآن و وحی دارد و نگرش دینی را به نگرشی فرهنگی تقلیل میدهد که در آن قرآن در کنار بسیاری از متون ادبی ممتاز مینشیند و به نقد ادبی در میآید. در اینگونه نقد ادبی محتوای قرآن نیز مد نظر قرار نمیگیرد، حال آنکه حتی در متون ادبی رایج نیز چنین چیزی مد نظر است و تکیه صرفاً بر شکل و قالب ادبی نیست. در این مقاله، دیدگاه نصرحامد ابوزید در این خصوص بررسی و ارزیابی میشود.
اعجاز
اعتبار معرفتی
قرآن
شکل ادبی
ابوزید
جرجانی
2012
08
22
5
24
https://pfk.qom.ac.ir/article_89_16e04162f91e35f24a2fe1a6ba8002ec.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
بررسی و نقد سنخیت علت و معلول در فلسفه اسلامی
جعفر
شانظری
عسکری
قاسم
در تبیین پیدایش جهان ممکن بعضی از متکلمان، افزون بر پیشینه عدم زمانی، برای موجودات اصل علیت را نیز انکار کرده و ارتباط واجب و ممکن و یا خالق و مخلوق را به نحو فاعل ایجادی تفسیر کردهاند. در برابر، بسیاری از فیلسوفان معتقد به پیشینه وجودی برای موجوداتاند و بر اصل علیت و ارتباط ایجاد ایجابی تأکید دارند و برخی از آنان در تقریر و تبیین ارتباط ایجاد ایجابی، سنخیت را امری ضروری دانستهاند. از این رو در تفسیر ارتباط جهان ممکن با خالق و آفریدگار، به طور عام سه دیدگاه بینونت، عینیت و سنخیت ارائه شده است. این نوشتار، نظریه ضرورت سنخیت در اصل علیت در فلسفه اسلامی را بررسی میکند؛ بدینترتیب که پس از تحلیل و تبیین مسئله، نقدهای وارد شده به آن را بررسی کرده و سرانجام سنخیت را بر مبنای وجودشناسی فلسفی، به عنوان امری بدیهی طرح میکند.
علت
معلول
بینونت
سنخیت
عینیت
2012
08
22
25
42
https://pfk.qom.ac.ir/article_97_a402105533fb64916a3fa61fb55c5076.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
حدوث نفس انسانی» از دیدگاه فلاسفه اسلامی و سازگاری آن با آموزۀ «عالم ذرّ»
علی
ارشد ریاحی
در این مقاله ابتدا مهمترین ادله فلاسفه اسلامی برای اثبات حدوث نفس انسانی نقد و بررسی شده است. این ادله با دقت در مقدمات و لوازم، به وسیله اشکالهایی جدید و ابتکاری مورد خدشه قرار گرفته و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از پنج دلیل مذکور قابل اعتماد و استوار نیست. سپس مهمترین آراء مفسران درباره چگونگی و نحوه عالم ذر با تحلیل نقادانه بررسی شده است. به دو نظریه، علاوه بر اشکالهای محمدحسین طباطبایی، اشکالهای جدیدی وارد شده است و هر یک از دو نظریه دیگر (که یکی از آنها نظریه مختار محمدحسین طباطبایی است) با اشکالهایی ابتکاری ابطال شده است. پس از ابطال هر چهار نظریه، نظریهای ابداعی توسط نگارنده طرح شده است. از آنجاکه این نظریه (همانند بسیاری از آراء دیگر) مستلزم حدوث نفس انسانی نیست، این نتیجه به دست آمده است که هرچند به دلیل بطلان مهمترین ادله اثبات نظریه حدوث نفس انسانی نمیتوان به آن نظریه قائل شد، اما اعتقاد به عالم ذر نیز با آن نظریه منافاتی ندارد.
نفس و بدن
حدوث و قدم
مجرد و مادی
حقیقه و رقیقه
علم حضوری و حصولی
2012
08
22
43
62
https://pfk.qom.ac.ir/article_99_f3d60228ec5e7cb10ffffab793dbb995.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
مقایسه تحلیلی دیدگاه ملاصدرا و طباطبایی در مسئله قضاء الاهی
ابراهیم
رستمی
در مقاله حاضر قضاء که یکی از مراتب علم حق تعالی است بررسی میشود. قول مشهور حکما در مورد قضاء همان علم مجردات عقلی (عقول) به موجودات امکانی است که در مرتبه بعد از ذات حق تعالی قرار دارد. صدرالدین شیرازی در مورد قضاء الاهی تعبیراتی دارد که مُوهِم این است که قضاء همان علم ذاتی حق تعالی است. طباطبایی پس از تضعیف قول مشهور حکما و ملاصدرا به این نتیجه میرسد که قضاء بر دو گونه است: قضاء ذاتی و قضاء فعلی که یکی منطبق بر علم ذاتی و دیگری منطق بر علم فعلی است. در این مقاله، پس از بررسی رأی طباطبایی نشان میدهیم که ملاصدرا با همان نظر مشهور حکما در مورد قضاء موافق است. سپس با رأی طباطبایی در مورد تطبیق قضاء ذاتی و فعلی بر علم ذاتی و فعلی مخالفت کرده و نظر مختار خویش را در مورد قضاء بیان میکنیم.
علم
قضاء
ملاصدرا
طباطبایی
2012
08
22
63
74
https://pfk.qom.ac.ir/article_100_4908b3c76b13269357de0bc6be86292b.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
تکوین وجودی ذات انسان نزد کیکگور
مهدی
خادمی
تحلیل ساختار بنیادین انسان، مهمترین دغدغه متفکران اگزیستانس، خصوصاً کیکگور است. اما از آنجا که وی، فیلسوفی نظاممند نیست و آراء خود را در یک چارچوب منطقی، ارائه نکرده است، فهم مقصود وی از ابعاد وجود انسان، کار سادهای نیست و باید با دقت در آثار وی، بتوان تحلیلی منطقی از ساختار وجودی ذات انسان بهدست داد. کاری که این نوشتار در پی آن است، بیرون کشیدن عناصر ÷وجودی انسان از دل نوشتههای کیکگور و تبیین این عناصر بر اساس کل ساختار تفکر وی است. بر این اساس، وی انسان را متشکل از پنج عامل که هر عامل نیز متشکل از دو بخش است میکند. یک بخش از این عناصر وجودی، نشاندهنده واقعیت انضمامی، ملموس و همچنین مظهر واقعبودگی او در عالم است. و بخش دیگر از این قوا، انعکاسدهنده استعدادها، امکانات و تواناییهای فراوان انسان است که او در ضمن حیات خود و بهواسطة اختیار خویش، آنها را محقق کرده و لذا ماهیت خویش را شکل میدهد.
متناهی
نفس
بدن
واقع
ضرورت
امکان
2012
08
22
75
92
https://pfk.qom.ac.ir/article_101_e2cb44db9d19f280699bc6acceb34f21.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
واکاوی تکفیر ابنسینا از سوی غزالی در مسئله علم خداوند به جزئیات
زهرا
توازیانی
غزالی، از تأثیرگذارترین متکلمان مسلمان، در کتاب تهافت الفلاسفه در مسئله سیزدهم به پریشانگویی فیلسوفان و تناقضات آنها در مسئله «علم خداوند به جزئیات» میپردازد. انگشت اتهام او صریحاً متوجه شخص ابنسینا در خصوص تلقی او از چگونگی علم خداوند به جزئیات است که به گمان غزالی این نوع تلقی عملاً انکار علم خداوند بوده و موجب کفر است. در این مقاله میکوشیم ضمن تبیین دیدگاه امام محمد غزالی و ابنسینا در این مسئله خاص، آن دیدگاهها را مقابل هم قرار داده و نشان دهیم که منشأ این اتهام صرفاً یک سوء فهم بوده است، آن هم از ناحیه کسی که مدعی است دغدغه دینیاش او را به این موضعگیری واداشته است. غزالی گمان میکرد که مشائیان و به طور مشخص ابنسینا، از ترس راه یافتن تغییر به ذات خداوندی، علم خدا به جزئیات را انکار کردهاند و این در حالی است که مشائیان خود "قدیم متغیر" را دارای فرضی عقلی میدانستند. پس بهتر آن بود که ایشان با مبنای خودشان علم خداوند به جزئیات را میپذیرفتند و نگران تغییر هم نمیبودند. امّا غزالی توجه نکرده است که خدا از نظر مشائیان نمیتواند همان قدیم متغیر باشد و بنابراین، این نتیجه در پایان این نوشته به دست آمده که انگیزه مشائیان و خصوصاً شخص ابنسینا در تبیین و تفسیر چگونگی علم خداوند به جزئیات مقدستر از آن بوده که نسبت کفر به ایشان روا باشد.
خدا
علم به جزئیات
علم علی النحو الکلی
ابنسینا
غزالی
2012
08
22
93
131
https://pfk.qom.ac.ir/article_103_a70172fabe298199a66ed299e963add9.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
طباطبایی و نظریۀ «روح معنا» در تبیین الفاظ متشابه قرآن
حامد
شیوا
محمدباقر
حجتی
نهله
غروی نائینی
دربارۀ الفاظ متشابه قرآن مانند لوح، قلم، عرش، کرسی و ... دو دیدگاه اصلی وجود دارد. یک نظر آن است که این واژهها در معانی محسوس، حقیقت، و در معانی معقول مجازند، اما طبق دیدگاه دیگر این واژهها در معانی معقول هم حقیقتاند. طبق این دیدگاه، که آن را با الهام از غزالی «نظریۀ روح معنا» نامیدهایم، الفاظ بر ارواح معانی وضع شدهاند و خصوصیات مصادیق در معنای اصلی وجود ندارد. اصل این دیدگاه از غزالی است و بسیاری از عارفان و حکیمان پس از او هم آن را پذیرفتهاند. این دیدگاه خود به سه صورت قابل تقریر است که دیدگاه طباطبایی در المیزان دربارۀ این الفاظ نیز با یکی از این تقریرات سهگانه مطابقت دارد.
متشابه قرآن
وضع
نظریۀ روح معنا
غزالی
طباطبایی
الفاظ
2012
08
22
113
134
https://pfk.qom.ac.ir/article_105_00dd8f48e67d3c153db6edc013ca06b3.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
تبیین کثرت راههای خداشناسیِ عقلی در سنّت اندیشۀ اسلامی: از تحویلگِرَوی تا جامعنگری
هاشم
قربانی
الاهیدانان مسلمان توصیف جامعی از وجود کثرت در ادلّه اثبات خدا و راههای خداشناسی عقلی در سنّت اندیشه اسلامی به دست دادهاند. آنان از تبیین این کثرت و شناخت و بازگفت علّت آن نیز غافل نبودهاند و تبیینهایی پیش نهادهاند که میتوان آنها را در چهار دسته گنجاند: 1. تکثّر راهها معلول تکثّر استعدادهای رهروان است؛ 2. تکثّر راهها معلول تکثّر سامانههای معرفتی رهروان است؛ 3. تکثّر راهها معلول تکثّر مفاهیم منتزع از ذات خداوند است؛ 4. تکثّر راهها معلول تکثّر اسما و صفات خداوند است. تبیینهای 1 و 2 با نگاهی سوبژکتیو، علّت تکثّر را در فاعلهای شناسایی (سوژهها) دیدهاند، و تبیینهای 3 و 4 با نگرشی اُبژکتیو، سبب کثرت را در موضوع شناسایی (اُبژه) یافتهاند. جستار پیش رو، با استقصای این چهار نظریّه و بررسی آنها نشان داده است که هر یک از آنها، دچار تحویلگرویِ غیرمجاز و مغالطه کنه و وجه است و، از این رهگذر، تبیین درست و کامل را در جامعنگری، یعنی جمعِ بینِ نگاه سوبژکتیو و اُبژکتیو، یافته است. بر این پایه، علّت تکثّر راههای خداشناسی عقلی این هر چهارند، به شرط اجتماع و به وصف تعامل.
خداشناسی عقلی
تبیین
ادلّه اثبات خدا
کثرتگرایی
تحویلگروی
جامعنگری
2012
08
22
135
150
https://pfk.qom.ac.ir/article_108_30702b1aeec1af301a7208320afa491e.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
زیباییشناسی اسلوب و معنا در سبک نویسندگی ملاصدرا
امیر
مقدم متقی
محمدبن ابراهیم، مشهور به ملاصدرا از جملۀ دانشمندانی است که اسلوبی ساده و روان و در عین حال بلیغ و متعالی، محمل افکار بلند و عمیق وی گشته؛ کسی که عمق و گستردگی معنا و زیبایی و استواری اسلوب، در کنار اندیشۀ فلسفی و عرفانی فراخ و تابناکش، رمز و راز پایندگی و جاودانگی سخن او را باعث شده است. سبک نویسندگی ملاصدرا، به جهت برخورداری از ویژگیهای نثر فنی، اسلوبی زیبا، رفیع و شکوهمند دارد. دقت در گزینش و انتخاب واژگان، حسن مطلع، حسن تخلّص، حسن ختام، تناسب و همبستگی و توافق میان الفاظ، قوّت و استحکام اسلوب که در بهرهگیری از صور خیالی همچون تشبیه، استعاره، کنایه و استفاده از اسلوبهای استدلالی و استشهادی و اقتباس از قرآن و حدیث، نمود یافته؛ استیفای معنا و پرداختن به همهٴ جوانب معنا که در قالب صنایعی چون ایغال، توشیع، تذییل، اعتراض، تقسیم و ... به چشم میخورد و نیز فضایی لبریز از موسیقی و آهنگی دلنشین که در ظرافتهایی همچون، سجع، موازنه، طباق، جناس، مراعاتالنظیر، ردّ العجز علی الصدر، تشابه الاطراف و ... نواخته میشود، علاوه بر تعمیق و تلطیف معنا، از بارزترین ویژگیهای سبک نویسندگی ملاصدراست که زیبایی روحافزایی به کلام وی بخشیده است. در این مقاله، بر اساس آثار وی، سبک نویسندگی او را از منظر زیباییشناسی بررسی میکنیم.
زیباییشناسی
سبک نگارش
ملاصدرا
2012
08
22
151
180
https://pfk.qom.ac.ir/article_110_01e178e3d64e2116af932f37540a4420.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
درآمدی بر رهیافت عرفانی به براهین عقلی/کلامی ضرورت امامت
محمد
نصیری
در یک نگاه، دلایل وجوب امامت به نقلی و عقلی تقسیم میشود و در میان دلایل عقلی نیز برخی اهمیت بیشتری دارد. حکم عقل به لزوم هدایت مردم، تبیین و حفظ دین، و دوام لطف الاهی از آن جملهاند. در تحقیق پیش رو میکوشیم، بعد از تقریر کلامی این براهین به طور مختصر، مبانی عرفانی این براهین تبیین شود. بر اساس نگرش عرفانی، اصولاً مسئله امامت و ضرورت وجود امام، مسئلهای بالذات عرفانی است و حتی تبیین فلسفی آن نیز با رهیافت عرفانی مستحکم میشود. از همین رهگذر است که در سنت اسلامی، شناخت توحید در گرو شناخت موحد، یعنی انسان کاملی، قرار داده شده است که بر اثر قرب نوافل فنای ذاتی یافته و خدای تعالی چشم، گوش و همه وجود او شده است، و بر اثر قرب فرائض به بقای بعد از فنا و صحو بعدالمحو رسیده و تحت ربوبیت مستقیم حق تعالی صاحب مقام ولایت و ربوبیت مطلقه میشود و میتواند در عوالم غیب و شهود تصرف کند. چنین شخصی، ضرورت دارد همواره به عنوان خلیفه خداوند متعال و واسطه فیض او جل جلاله در قوس نزول، امامت و رهبری کاروان انسانها را در قوس صعود نیز عهدهدار شود.
امامت
عرفان اسلامی
عقل
انسان کامل
کلام اسلامی
2012
08
22
181
196
https://pfk.qom.ac.ir/article_111_437dca7168afbc53d4a7b01637cee82f.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
ماهیت وحی از منظر شیخ مفید
مرتضی
کشاورز
احمد
بهشتی
متکلمان اسلامی بر جنبه الاهی بودن وحی اتفاق نظر دارند، اختلاف آنان در خصوص چگونگی کلام خدا و حدوث و قدم کلام الاهی است. شیخ مفید معتقد به الاهی بودن وحی است. به نظر او، خداوند الفاظ وحیانی را خلق میکند و پیامبر به طور مستقیم یا باواسطه این الفاظ وحیانی را شنیده و بیان میکند. شیخ مفید منکر نزول معارف کلی وحیانی به طور دفعی و جمعی است. علاوه بر تصریح شیخ مفید بر اینکه وحی کلام خداست، اعتقاد وی به عصمت انبیا، اعجاز قرآن و خاتمیت پیامبر اسلام (ص) کاشف دیدگاه وی در خصوص الاهی بودن وحی است.
وحی
کیفیت نزول
کلام الاهی
شیخ مفید
2012
08
22
197
230
https://pfk.qom.ac.ir/article_124_b853bb4970f1bd9c60959873da8b9174.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1391
13
4
طبیعی بودن انواع و قوانین طبیعت
کیوان
الستی
امیر
احسان کرباسی زاده
شاخه های مختلف علمی موضوعات مورد مطالعۀ خود را به انواع تقسیم میکنند. نظریات علمی، در هر شاخه علمی، دربارۀ انواع متعلق به آن شاخه طرح میشوند. با این حال بسیار سخت است که بتوان شرایط لازم و کافی را برای متعلق بودن به یک نوع معین کرد. به چه انواعی، طبیعی گفته میشود؟ فرض دانشمندان این است که این تقسیمات در طبیعت کشف (و نه اختراع) میشوند. آیا این فرض دانشمندان درست است؟ اگر انواع طبیعی وجود دارند و این انواع از انواع غیرطبیعی تفکیکپذیرند معیار این تفکیک چیست؟ در این مقاله، ابتدا به بحث درباره انواع طبیعی، و برخی مسائل مرتبط با آن میپردازیم. پس از آن ضمن تبیین تفاوت طبیعتگرایی و قراردادگرایی شرحی از نظریه علّیِ ارجاع و پیشنهادهای این نظریه در مورد معیار تفاوت میان طبیعی و غیرطبیعی ارائه میکنیم. در نهایت این نکته را تبیین میکنیم که تفاوت موجود در این تقسیم را با ملاک ارزش توضیحی داشتن، بهتر میتوان توضیح داد.
انواع طبیعی
انواع غیرطبیعی
طبیعتگرایی
قراردادگرایی
نظریه علّی ارجاع
ارزش توضیحی
2012
08
22
223
236
https://pfk.qom.ac.ir/article_130_d6e1b92fb5246b1e0bed53a6f7377c71.pdf