2024-03-29T13:53:20Z
https://pfk.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=87
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
تأملات صدرایی؛ بالقوگیهای هیدگری/اگزیستانسیالیستی ملاصدرا
جعفر
مروارید
محمد
خلیلی
نگاه تطبیقی به دو فیلسوف که در دو سنّت متفاوت فلسفیدهاند کاری است بس دشوار و نیازمند تأمل و دقت فراوان؛ بهخصوص اگر آن دو فیلسوف صدرا و هیدگر باشند که یکی غایت قصوای فلسفهاش متافیزیک است، در حالی که پروای آن دیگری طرد متافیزیک. اما خوشبختانه این دو فیلسوف هر دو بر وجود تأکید میکنند و این تا حدودی کار مقایسه بین آن دو را آسانتر میکند و موجب میشود ما امیدوارانهتر این دشواری را به جان بخریم. به رغم تفاوتهای بنیادین در نگاه این دو نابغه فلسفی به مسئلهٔ وجود، میتوان شباهتهایی را، که ما آنها را بالقوگیهای هیدگری صدرا نامیدهایم، در تفکر این دو فیلسوف جستوجو کرد. در این مقاله، کوشیدهایم این شباهتها را در ضمن شش تأمل نشان دهیم: 1. نفی شناخت مفهومی در هردو فیلسوف؛ 2. نفی ثنویت سوژه و ابژه؛ 3. تحلیل وجودی از حقیقت و نفی مفهوم سنّتی و مطابقی آن؛ 4. تحلیل اگزیستانسیال انسان؛ 5. مستوری کنه وجود و چگونگی گشودگی آن؛ 6. «هستی روبهمرگ» به مثابه وجهی از وجوه بنیادین انسان در هر دو فیلسوف.
هیدگر
ملاصدرا
شناخت
اصالت وجود
اگزیستانسیال
سوژه
2016
02
20
7
26
https://pfk.qom.ac.ir/article_576_6a51440afaf15c3055f73963b498156f.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
تأملی در بسندهانگاری فضایل عقلانی در کسب معرفت
غلامحسین
جوادپور
نقضهای گتیه به تعریف «باور صادق موجّه»، معرفتشناسان را بر آن داشت تا درصدد ارائه تعریفی جامع و مانع برآیند. در رویکرد نوینِ معرفتشناسی فضیلتمحور، ادعا میشود که تنها اگر در فرآیند معرفت از فضایل عقلانی و معرفتی مدد گرفته شود، عامل معرفتی به حقیقت دست مییابد و معرفت یعنی: «باور برآمده از فعالیت فضایل عقلانی». این رویکردِ نوپا و سرایت دادن نظریه فضیلت به ساحت معرفتشناسی، با چالشهای فراوانی روبروست؛ برخی از این اشکالات مربوط به اصلِ بهکارگیری فضایل است که از آن جمله میتوان به ابهام در کم و کیف فضایل عقلانی، عدم ارائه راهکار برای حالت تعارض این فضایل، دلایل ناکافی در تفکیک فضایل عقلانی از فضایل اخلاقی و ابهام در کارکرد معرفتی قوه حکمت عملی اشاره نمود. از سوی دیگر، این ادعا که بهکارگیری فضایل عقلانی متناسب با هر موقعیت معرفتی، چراغ هدایت به صدق است، هم به صورت ادعای اجمالی و هم به صورت ادعای انحصاری محل مناقشه است. گذشته از محاسن این نظریه، دلایل نقضی و حلّی حاکی از آن است که بسندهانگاری در کارکرد فضایل عقلانی برای نیل به صدق باورها ناصواب است. این مقاله با گزارش مختصری از این رهیافت به تقریر زگزبسکی، این ادعا را که کارکرد فضایل عقلانی برای کسب معرفت، لازم و کافی باشند، به چالش میکشد.
معرفتشناسی فضیلتمحور
فضایل عقلانی
گتیه
بسندهانگاری
کسب معرفت
زگزبسکی
2016
02
20
27
50
https://pfk.qom.ac.ir/article_577_3e1d6ed20e67c7ad9ca0cd4d884c41ef.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
ثنویت در الاهیات افلاطونی
محمد
فیروزکوهی
علی اکبر
احمدی افرمجانی
الاهیات افلاطونی به مثابه بخشی از نظام فکری او تابع مؤلفههایی است که کل پیکره اندیشههای او را تحت تأثیر قرار داده است. وی، همانگونه که در حوزه هستیشناسی و متافیزیک، با توجه به میراث هراکلیتی و پارمنیدسی خود، دو ساحت عقلی و حسی را مطرح میکند، در حوزه الاهیات نیز از یک سو قلمرو متعالی را مطرح میکند که در آن میتوان ویژگیهایی نظیر ثبات، و حتی گونهای مشابهت با صفات نظامهای الاهیاتی ادیان، یافت. اما برای اعمال نفوذ و تبیین تغییرات به خدایانی نیاز دارد که در قلمرو جهان متغیر ایفای نقش کنند. از اینرو الاهیاتی ناظر به ساحت اینجهانی یا حلولی شکل میگیرد. بدینترتیب ثنویت معهود و مألوف افلاطون در هستیشناسی و معرفتشناسی، در الاهیات نیز رخ مینماید. مدعای این مقاله این است که دمیورژ و خیر را میتوان دو روی یک سکه دید و دمیورژ را صورت شخصیتر و انضمامیتری برای خیر برتر و متعالی قلمداد کرد.
الاهیات
تعالی
حلول
نگرش سلبی
ثنویت
دمیورژ
2016
02
20
51
72
https://pfk.qom.ac.ir/article_579_99e66b149b70af075fe53051c4a28d37.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
نظریه احوال از کلام تا فلسفه
علی
طباطبایی نجفی
قاسم
پورحسن درزی
نظریه حال نخستین بار به صورت رسمی توسط متکلم معتزلی، ابو هاشم جبایی مطرح شده است. این بحث که ناظر به مسئله صفات باری تعالی بوده، در مواجهه با محذور شرک ارائه گردیده. اما بسیاری از متکلمان و فیلسوفان، این نظریه را مردود شمرده اند. ظاهر کلام فیلسوفان نشانگر آن است که آنها بین نظریه حال و نظریه ثابت نوعی ترادف دیده اند و لذا نقد نظریه حال در سیاق استغراب از نظریه ثابت و تهاجم به مؤلفینش دیده می شود. تکیه اصلی ناقدان این دو نظریه بر معقول نبودن واسطه میان وجود و عدم است و آنان با این رویکرد هستی شناسانه، نظرات کلامی را با تمرکز بر مسئله علم الهی به معدومات به چالش کشیدند. واقعیت این است که نظریه حال فارغ از کیفیت علم الهی، ناظر به نحوه اتصاف خداوند به مطلق صفات بوده است و شبیه آن پیش از مطرح شدن در حوزه معتزلی، در اندیشه شیعی توسط هشام بن حکم مطرح گشته است. اینکه رابطه ذات و صفات از وجهه نظر متکلمین مورد نظر چه سنخیتی با سخن فلاسفه در این زمینه داشته است مجال را برای پیگیری رابطه پنهانی نظرات آنان با ایده های عرفانی که صفوف عرفا را از فلاسفه جدا کرده باز می کند. اهمیت مبحث صفات خدا از یک طرف و ویژگی تشیع در ارائه مباحث ظریف اعتقادی و وجود سابقه ای از این دست نظریه در آن از سوی دیگر، بازخوانی تاریخی این نظریه و بازشماری کارکردهای آن را لازم می گرداند.
احوال
ثابتات
صفات
شبه احوال
تشبیه
تعطیل
رابطه ذات و صفات
2016
02
20
73
90
https://pfk.qom.ac.ir/article_613_032f0478dea8fad7fc632ba872cb5a54.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
کارکرد معرفتی اقناع و تخییل از دیدگاه فارابی
فتانه
تواناپنا
نادیا
مفتونی
تخیل و اقناع از دیدگاه فارابی در دو بعد تصوری و تصدیقی اهمیت فراوانی دارد. این مسئله در کنار تصریح وی به برتری حد تام و یقین نیازمند تبیین است. از نگاه وی، بیشتر مردم به مرحله ادراک عقلی نمیرسند. مقصود فارابی از تخییل این است که حقیقت واحد و ثابتی به میزان توان ادراکی افراد ممثل شود. اقناع هم نوعی ظن است که احتمال عناد و خلاف در آن میرود. با استفاده از اقناع و تخییل، میتوان حقایق تصوری و تصدیقی معقول را به تناسب طاقت و درک افراد تنزل داد و بدینترتیب از ضرورت معرفت تخییلی و اقناعی سخن گفت. این منافع در صورتی است که تخییل تابع تصور حقیقی و اقناع تابع یقین باشد. بنابراین، میتوان اقناع و تخییل را از دیدگاه فارابی منابع معرفتی مهمی دانست.
تخییل
اقناع
تصور
تصدیق
2016
02
20
91
110
https://pfk.qom.ac.ir/article_598_c5913b218842273a9a02fa70c7a59d3d.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
تأملاتی بر نظریه «معاد جسمانی » در دیدگاه حکیم آقاعلی مدرس
محمدرضا
ارشادی نیا
بیان کیفیت «معاد جسمانی» یکی از مسائل معرکهآرا و پرچالش در بین مسایل کلامی و فلسفی است. گروهی کیفیت آن را در معاد جسمانی عنصری منحصر دانسته و برخی آن را به تقلید وانهاده و در نهایت حکمت متعالیه به بیان کیفیت آن با اصول تمهیدی خود به تبیین پرداخته است. حکیم آقاعلی مدرس به عنوان حکیم متعالی، سعی دارد بدون هیچ تغییری در مبانی صدرایی تصویری ابتکاری از کیفیت معاد جسمانی ارایه دهد که حاصل منطقی دیگری در برابر استنتاج صدرا از همان مبانی باشد، او نه معاد عنصری بدن و برگشت روح به بدن دنیوی را بر میتابد، و نه بدن را تابع خلاقیت نفس در آخرت معرفی میکند، بلکه بدن دنیوی را پس از مرگ، تحت تأثیر نفس و به سوی تکامل و اتحاد با نفس در آخرت رهسپار میداند. توفیق نظریه وی مرهون رفع ابهامات و ایراداتی است که به طور منطقی متوجه نظریهاش میباشد. این تأملات را در دو محور رابطه نفس و بدن و غایتمندی حرکت تکاملی نفس و بدن، میتوان بازگو کرد. اگرچه وی در بیان رابطه نفس و بدن در دنیا بر ترکیب اتحادی آن دو و سایر مبانی صدرایی تأکید دارد، اما نتایج ناهمسانی را در رستاخیز بر این رابطه استوار میداند و در سویه غایتمندی نفس و بدن نیز توجیه وی معطوف به این است که بدن با شاخصه دنیوی به نفس به عنوان غایت خویش در رستاخیز میپیوندد.
صدرالمتألهین شیرازی
آقاعلی مدرس طهرانی
معاد جسمانی
معرفت نفس
رابطه نفس و بدن
2016
02
20
111
130
https://pfk.qom.ac.ir/article_614_42d34fa48cf514c51cafbe478fff58a5.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
نقش مبانی انسان شناختی اخوان السلمین در تقریب
حبیب
حاتمی کن کبود
مهدی
فرمانیان
با عنایت به اینکه اخوانالمسلمین به عنوان جنبشی تأثیرگذار و پرطرفدار، در بیش از هفتاد کشور فعالیت فکری، فرهنگی و سیاسی داشته و دارد، شناخت مبانی فکری و از جمله مبانی انسانشناختی آنها اهمیت فراوانی دارد. انسان در تفکر اخوانالمسلمین آفریده خداوند، موجودی دوبعدیِ مرکب از جسم و روح، دارای توانمندیهای عظیم و برخوردار از کرامت ذاتی است. از اینرو متفکران اخوانی به برخورداری انسانها از حقوقی همچون تساوی و برابری، آزادی و احترام متقابل باور دارند. به تبع این باور، پیشگامی در تقریب مذاهب و اجتناب از تکفیر سایر فرق اسلامی از دستاوردهای اخوانالمسلمین است که پایهگذار این جریان، حسن البنا، از مؤسسان «دارالتقریب بین المذاهب» بود. نوشتار حاضر با بررسی منابع کتابخانهای و گردآوری دادههای مرتبط با موضوع و تحلیل آنها به روش توصیفی ـ تحلیلی مبانی انسانشناختی این جنبش و نقش آن در دستاورد مسئله «تقریب» را بررسی کرده است.
اخوانالمسلمین
مبانی انسانشناسی
کرامت ذاتی
حقوق انسان
تقریب
2016
02
20
131
148
https://pfk.qom.ac.ir/article_612_4f465c43d73847663eb59ca33e42139c.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
17
2
عوالم ممکنه و نظام احسن در اندیشه ی فخر الدّین رازی
عبدالله
تراواوی
امیر
دیوانی
دیدگاه عوالم ممکنه و نظام احسن در اندیشه ی فخر الدّین رازی، از دو قسمت، تشکیل شده است:1- این که یک موجود توانا وجود دارد که علمش، قدرتش و تمام صفات دیگر که دارد، کامل و مطلق است و از تمام صفات نقص، مبرّا است. 2- این موجود واحدی که خدا است، اگر اراده کند جهانی با نظام احسن خلق کند؛ می تواند این فعل را انجام دهد، امّا از آن جایی که، مخلوق ، نمی تواند، مطلق باشد؛ همیشه میان اجزا عالم مخلوق، خلئی وجود دارد که از این طریق، حرکت اجزا، امکان خواهد داشت؛ یا در نهایت این جهان، یا هر جهان دیگر، خلئی وجود دارد، با وجود این خلأ؛ خداوند می تواند به خلق یک جهان با نظام احسن، بسنده کند و می تواند عوالم مختلف در یک اندازه کمال یا اندازه های مختلف در کمال، در آن خلأ بیافریند و به هیچ دلیلی، نمی توان، قدرت خداوند را محدود کرد و گفت: تنها خداوند، یک جهان را آفرید یا می آفریند، بلکه قدرتش و تمام صفاتش کامل و مطلق و همیشگی است و همیشه، دستش برای خلق کردن جهان ها، باز است؛ علاوه بر این، نمی توان به طور قطعی گفت: نظام جهان فعلی ما، بهترین نظام ممکن است.
صفات خدا
عوالم ممکنه
خلأ
واقعیّت گرایی
امکان گرایی
نظام احسن
2016
02
20
149
165
https://pfk.qom.ac.ir/article_618_6a09d8623fa872299750015a2c963602.pdf