وجود جهان خارج در نظر لاک

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری/ دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره)

2 دانشیار دانشگاه امام خمینی(ره)

چکیده

باور ما به واقعیت اشیاء و اشخاصی که با آن‌ها سروکار داریم، موضوع بحثی بنیادین در فلسفه با نام «وجودِ جهان خارج» است. پرسش اساسی آن است که آیا ما به وجود جهانِ خارج معرفت داریم یا نه. از ‌‌مهم‌ترین پاسخ‌هایی که به این مسئله داده شده است، نظریۀ واقع‌باورانۀ جان لاک است که در این مقاله دیدگاه او را بررسی می‌کنیم. از نظر لاک، ما به وجود جهان خارج مادی معرفتِ حسی داریم، اما آنچه او «معرفت حسی» می‌نامد، در ظاهر با تعریف کلی معرفت در فلسفۀ او ناسازگار است. ما پس از بررسی رهیافت‌های فیلسوفان معاصر نشان می‌دهیم که معرفتِ حسی با تعریف معرفت در فلسفۀ لاک سازگار است. در همین زمینه به بررسی دلائل موافق با معرفتِ حسی به جهان خارج و پاسخ لاک به شکاکیت می‌پردازیم. همچنین در این مقاله آمده است که از نظر لاک، یقینی‌ترین معرفت به وجود جهان خارج، معرفت ما به وجود خداوند است. نیز نشان خواهیم داد که در نظر او، ما به وجود اذهان دیگر یا جواهر روحانی معرفت نداریم و اطمینان ما به وجود آن‌ها از طریق ایمان است.

تازه های تحقیق

نتیجه‌گیری

بررسی وجود جهان خارج مادی منوط به بررسی معرفت ما به جهان خارج است. هرگونه بحث از معرفت ما به وجود جهان خارج در فلسفهٔ لاک مستلزم مراجعه به بخش‌های مختلف فلسفهٔ او از جمله معرفت‌شناسی اوست. لاک باور ما به جهان خارج مادی را ناشی از معرفتِ حسی می‌داند. معرفتِ حسی ما به جهان خارج به معنای اطمینان ما به وجود اشیای مادی مستقل از ذهن ماست که با تأثیر بر قوای ادراکی ما تصورات معینی را در ذهنمان ایجاد می‌کنند.

تطبیق معرفتِ حسی با تعریف لاک از معرفت امری دشوار به نظر می‌رسد. فیلسوفان در پاسخ به این‌که اساساً معرفت از نظر لاک، امری پیشین[1]  امری پیشین یا ماتقدم  است    یا نه و این‌که معرفتِ حسی معرفت به‌حساب می‌آید یا نه، دیدگاه‌های مختلفی دارند. حتی برخی از مفسران به بازنگری اساسی در کل فلسفهٔ لاک پرداخته‌اند.

لاکْ معرفتِ حسی را ادراک سازگاری میان تصور احساس بالفعل و تصور وجود واقعی چیزی بیرون از ذهن که سبب آن احساس می‌شود، می‌داند. از این رو، در نظر لاک، معرفتِ حسی معرفت به‌حساب می‌آید. بنابراین، نظر آونی و وولهاوس که معرفتِ حسی را معرفت تلقی نمی‌کنند، صحیح نیست. با توجه به این‌که لاک معرفتِ حسی را ادراک سازگاری دو تصور دانسته است، نظر ریکلس نیز مبنی بر محتمل بودن این سازگاری در معرفتِ حسی، درست نیست. افزون بر این، لاک معرفتِ حسی را امری یقینی که یقین آن حداکثر است  آن حد اکثر یقین متصور است ، دانسته است. بنابراین، گذشته از آن‌که سخن ریکلس دربارۀ اطمینانی بودن معرفتِ حسی و کفایتِ صرف آن برای مقاصد عملی مستند نیست، صحیح هم نیست. با توجه به تصریحات لاک، رأی ووزلی نیز مبنی بر لحاظ دو نوعِ متمایز سازگاری در معرفت‌‌‌‌‌‌شناسی لاک، یعنی سازگاری بین تصورات و سازگاری بین تصورات و امر واقع، صائب نیست. رهیافتِ لکس نیومن تأکید بر تمایز دو ربط، یعنی ربط میان تصور احساس و تصور وجود واقعی و ربط میان تصور احساس و تصور شیْ‏ء محسوس و محتمل دانستن ربط دوم است و به نظر می‌رسد که نیومن خود را دچار تکلف کرده باشد. نظر یولتون نیز مبنی بر این‌که معرفت همیشه نیاز به دو تصور ندارد با پاسخ لاک به استیلینگ فلیت در تعارض است.

بررسی ما نشان می‌دهد که معرفتِ حسی از نظر لاکْ امری یقینی است و با تعریف او از معرفت، کاملاً سازگار است. در نتیجه، با معرفتِ حسی به‌طور یقینی از وجود چیزی بیرون از خود در زمان احساس آن با خبر می‌شویم. به عبارت دیگر، به وجود جهان خارج مادی معرفت یقینی داریم و یقیناً می‌دانیم که جهان خارج مادی موجود است.

 بررسی دلایل وجود معرفتِ حسی در فلسفهٔ لاک نشان می‌دهد که او افزون بر معرفت یقینی به جهان خارج مادی، بهترین تبیین برای حالت انفعالی ما در احساس تصورات و نیز بهترین تبیین توافق گزارش حواس ما را وجود جهان خارج می‌داند. او تفاوت تأثر و لذت و اَلمِ ناشی از تصورات احساس و تأثر و لذت و اَلم ناشی از تصورات حافظه را بهترین دلیل علیه شکاکیت نسبت به جهان خارج می‌داند.

از نظر لاک، معرفت ما به وجود خداوند یقینی‌ترین معرفت نسبت به جهان خارج است. این معرفت مبتنی بر استدلال است.از دید او ما نسبت به وجود اذهان دیگر معرفت نداریم و حصول اطمینان ما در این خصوص، امری ایمانی است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Existence of the External World According to John Locke

نویسندگان [English]

  • Mohammad Saket 1
  • Seyed Mohammad Hakkak 2
1 Ph.D candidate, Imam Khomeini International Universirty
2 Associate professor / Imam Khomeini International university
چکیده [English]

Our belief in the reality of things and people that we encounter is the topic of a fundamental discussion in philosophy known as "the existence of the external world." The essential question is whether we have knowledge of the existence of the external world or not. One of the most important answers that have been given to this issue is John Locke's theory of belief in reality which has been discussed in this paper. According to Locke, we have sensory knowledge of the external material world but what he refers to as "sensory knowledge" is apparently inconsistent with the general definition of knowledge in his philosophy. After studying the approaches of contemporary philosophers, we will show that sensory knowledge is consistent with the definition of knowledge in John Locke's philosophy. We will also review the arguments for sensory knowledge of the external world and John Locke's answer to skepticism. Also discussed in this paper is Locke's view that the most certain knowledge of the external world is our knowledge of the existence of God as well as that according to him, we do not have knowledge of other minds or spiritual essences and our certainty in regards to their existence is through faith.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • John Locke
  • existence of the external world
  • sensory knowledge
  • existence of God
  • existence of other minds
 
-    حکاک، سید محمد. (1390). فلسفه تجربی انگلستان، تهران: سمت.
 
-    Aune, Bruce (2006). , Knowledge of the External World. Taylor & Franscis e-Library.
-    Ayers, Michael (2005) Locke: Epistemology and ontology. Taylor & Franscis e-Library.
-    Locke , John (1991). An Essay Concerning Human Understanding. Oxford: Oxford University Press, 8th impression.
-    Locke, John (1824a). The Works of John Locke in Nine Volumes, vol 3, 12th ed. , London: Rivington.
-    Locke, John(1824b). The Works of John Locke in Nine Volumes, vol 9, 12th ed. , London: Rivington.
-    Owen, David (2008). Locke on Sensitive Knowledge. (at http://www. ic. arisona. edu).
-    Rickless,Samuel (forthcoming). Locke’s ‘Sensitive Knowledge: Knowledge or assurance?”,Oxford Studies in Earley Modern Philosophy, Vol. 7. (at samrickless. com/files/Research/LockeSK. pdf).
-    Stapleford, Scott (2009). Locke on Sensitive Knowledge as Knowledge, Theoria 75, pp. 206-231.
-    Woolhouse, Roger (1995). Locke’s Theory of Knowledge, in Vere Chappel (Ed. ) The Cambridge Companion to Locke.
-    Woozley, A. D. (1977). Some Remarks on Locke’s Account of Knowledge, in I. C. Tipton (Ed. ) Locke on Human Understanding. Oxford: Oxford University Press.
-    Yolton, John W. (1970). Locke and the compass of Human Understanding: A Selective Commentary on “Essay, Cambridge: Cambridge University Press.
[1]. a priori
CAPTCHA Image