حرکت جوهری معلوم و ثبات معرفت

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 . دانشیار دانشگاه باقرالعلوم

2 عضو هیئت علمی مدرسه عالی معصومیه خواهران

چکیده

بر اساس پذیرش حرکت جوهری که سراسر عالم ماده و طبیعت را یکپارچه حرکت می­داند این پرسش پیش می­آید که در این صورت آیا می­توان به هیچ موجود مادی، معرفت پیدا کرد؟ به این معنا که اگر جوهر اشیاء مادی و به تبع آن، همة اعراض آن، یکپارچه حرکت باشد، به محض اینکه برخوردی میان شیء خارجی با قوا و اندام‌های شخص مدرِک روی دهد، آن شیء خارجی محو و ناپدید، بلکه نابود می‌شود و شیء دیگری موجود می‌گردد. بنابراین، آنچه که در مرتبة دوم با قوا و اندام‌های مدرِک برخورد می­کند، همان چیزی نیست که بار اول با آنها برخورد کرده است و بر این اساس، معرفتی که از اشیاء مادی به ظاهر ثابت و پایدار، از حیوان گرفته تا نبات و جماد حتی صخره و پولاد، به‌دست می­آید، به واقع معرفت به یک واقعیت نیست، بلکه معرفت به واقعیت‌های فراوان و حتی قسمت­ناپذیر است. بنابراین، خود معرفت هم، شناخت واحدی نیست بلکه در حقیقت، معرفتی گسسته و تغییرپذیر و ناپایدار است.
برای پاسخ به این پرسش باید دید که بر اساس نگرش ملاصدرا در خصوص حرکت، حرکت جوهری، حقیقت علم و معرفت، و به طور کلی هستی، پاسخ پرسش‌های مزبور چیست و در این زمینه چه دیدگاه­هایی مطرح شده است، تا بتوان بر اساس آن ثبات معرفت را در عین حرکت جوهری معلوم استنتاج کرد.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Substantial Motion of the Known and the Permanence of Knowledge

نویسندگان [English]

  • Mohammad mahdi Gorjian 1
  • Mahdi Zandieh 2
چکیده [English]

On the basis of substantial motion the whole material world and nature are under constant change. The question might be raised, accordingly, whether one can obtain knowledge of any material being. That is to say, if the very substance of any given material thing and in consequence its accidents are entirely in constant motion, nothing of them can be the object of knowledge, since as soon as an external thing is perceived by perceiver's faculty of knowledge, it will, strictly speaking, disappear and something new will come into being. As a result, nothing, from animals to minerals whatsoever, remains the same so as to make it possible to become object of knowledge. Of any given object of our perception, indeed, we can speak of not one fact but many indivisible facts. Knowledge itself is thus not one and the same but something changeable, discontinuous and instable.
In response to this crucial question, it is obvious that one should consider other positions taken by Mulla Sadra, agreat Muslim philosopher, regarding motion, substantial motion, reality of knowledge, as well as his understanding of existence in general so that he can receive consistent answers to the question raised.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • substantial motion
  • reality of knowledge
  • permanence of knowledge
  • specific form
  1. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، 1363، الشفاء (الهیات)، تهران، انتشارات ناصر‌خسرو، چاپ اول.
  2. اردکانی، احمد بن محمد حسین، 1375، مرآت الاکوان (تحریر شرح هدایة اثیریة)، تهران، نشر میراث مکتوب، ج1.
  3. ارسطو، مابعدالطبیعة، 1384، تهران، انتشارت حکمت، چ سوم.
  4. آشتیانی، سیدجلال الدین، 1379، شرح بر زاد المسافر، تهران، امیرکبیر، چاپ اول.
  5. اکبری، رضا، 1382، جاودانگی، قم، انتشارات بوستان کتاب، چاپ اول.
  6. بریه، امیل، 1374، تاریخ فلسفه، علی‌مراد داوودی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ج1.
  7. پاپکین، ریچارد، استرول، آوروم، 1384، کلیات فلسفه، سید جلال­الدین مجتبوی، تهران، انتشارات حکمت.
  8. حائری مازندرانی، محمد صالح، 1362، حکمت بوعلی‌سینا، تهران، انتشارات علمی، چاپ چهارم، ج1.
  9. حسینی دشتکی شیرازی، غیاث‌الدین منصور، 1385، مصنفات، تهران، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ج 2.
  10. راسل، برتراند، 1373، تاریخ فلسفه، تهران، انتشارات کتاب‌پرداز، نجف دریابندری، چاپ ششم، ج 1.
  11. سارتن، جورج، 1357، تاریخ علم، تهران، امیرکبیر، احمد آرام، ج 2.
  12. سبزواری، حاج ملاهادی، 1413، شرح منظومه، تهران، نشر ناب، تصحیح حسن حسن‌زاده آملی، چاپ اول، ج4و5.
  13. شیرازی، صدرالدین محمد، 1386، الحکمة المتعالیة، قم، المکتبة المصطفویة، ج2،3،5،6و9.
  14. شیرازی، صدر‌الدین محمد، 1420، المشاعر، بیروت، مؤسسة التاریخ العربی، چاپ اول.
  15. طباطبایی، محمدحسین، 1379، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ج 4.
  16. طوسی، نصیرالدین، 1375، شرح الاشارات، قم، نشر البلاغة، چاپ اول.
  17. فیض کاشانی، ملامحسن، 1362، اصول المعارف، تصحیح و تعلیق سید جلال­الدین آشتیانی، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.
  18. قوام صفری، مهدی، 1382، نظریه صورت در فلسفه ارسطو، تهران، انتشارات حکمت، چاپ اول.
  19. کاپلستون، فردریک، 1375، تاریخ فلسفه، جلال­الدین اعلم، تهران، انتشارات علمی فرهنگی، چاپ سوم، ج 5.
  20. کرم، یوسف، 2008، تاریخ الفلسفةالیونانیة، بیروت، انتشارات دارالعلم.
  21. کندی، یعقوب بن اسحاق، 1950، رسائل الکندی الفلسفیه، لبنان، انتشارات دارالفکر العربی.
  22. لاک، جان، 1381، جستاری در فهم بشر، ترمه رضازاده شفق، تهران، انتشارات شفیعی، چاپ دوم.
  23. مصباح یزدی، محمدتقی، 1370، آموزش فلسفه، قم، انتشارات سازمان تبلیغات، چاپ چهارم، ج2.
  24. مطهری، مرتضی، 1377، مجموعه آثار، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ج 9و11.

 


CAPTCHA Image