نقش تشکیک در اتحاد عاقل ومعقول

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان

2 دانشیار و هیات علمی گروه فلسفه و کلام دانشگاه اصفهان

چکیده

تشکیک در وجود از اصولی ترین مبانی حکمت متعالیه است ، این مسأله مبنای تبیین و اثبات مسائل متعدد فلسفی گردیده است به گونه ای که ملا صدرا بسیاری ابتکارات خود را در حوزه های مختلف فلسفی وامدار این مسأله است، یکی از مهمترین ابتکارات ملاصدرا در حوزه معرفت شناسی که تشکیک در آن نقش اساسی ایفا کرده است، مسأله اتحاد عالم ومعلوم است، حکماء پیش از صدرالمتالهین چون از مساله تشکیک در وجود غافل بوده اند مناط انواع ادراک را میزان تجرید مدرَک از ماده ولواحق آن می دانستد و تفاوت ادراکات را ناشی از تفاوت مقدار تجرید ماهیت از امور مغایر خود می دانستند؛ لکن صدرالمتالهین با رد نظریة تقشیر، تفاوت ادراکات را ناشی از تفاوت انحاء وجود مجرد می داند. درحکمت متعالیه ملاک معلومیت فقط بر اساس نظام تشکیکی وجود توجیه پذیر است وی با پذیرش وجود جمعی در نطام تشکیکی وجود قائل به انحاء وجود در طول یکدیگر برای یک ماهیت می شود که مستلزم حمل دیگری به نام «حمل حقیقه و رقیقه» است و بر همین اساس ملاک معلومیت براساس تأکد وجود است، هر چه میزان وجود از نطر تحصّل وفعلیت شدیدتر باشد میزان معلومیت آن بیشتر است و هر قدر وجود آن ضعیف تر باشد از میزان معلومیت آن کاسته می شود و نفس برای ادراک هر معلومی در مرتبه همان معلوم با آن متحد می گردد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The Role of Gradation in the Union between Intellect and Intelligible

نویسندگان [English]

  • Zohreh Qurbani 1
  • Jafar Shahnazari 2
1 . MA student of department of Islamic philosophy and theology, Isfahan University
2 . Associate professor of department of philosophy and theology, Isfahan University
چکیده [English]

One of the most fundamental foundations of transcendent philosophy is gradation in existence which has been used as a basis for explanation and affirmation of several philosophical problems, and to which Mulla Sadra Shirazi owes many of his innovations in different philosophical fields. The problem of union of the knower and the known is one of his most important innovations in epistemology in which gradation has a basic role. Philosophers before Mulla Sadra regarded the amount of abstraction of known from material and its consequents as the criterion for the kinds of perception and the difference between perceptions as the result of difference in the amount of abstraction of essence from its contradictory affairs because they neglected the problem of gradation in existence. Rejecting the theory of Taqhshir (decortication or abstraction through which the mind eliminates redundancies to obtain the essence of perception or intellectual stage), however, Mulla Sadra believes that difference in perceptions is the result of difference in modes of abstract being. In transcendent philosophy, the criterion for being known is only justifiable on the basis of gradational system of existence. Accepting collective existence in gradational system of existence, he believes in modes of being in a longitudinal order for an essence, which necessitates another predication called "real and delicate predication". Accordingly, the criterion for being known is based on solidification of existence. The more intensive is existence in terms of actualization and realization the more is its being known, and the less intensive is existence in terms of actualization and realization the less is its being known; and the soul unites with any known in its very stage to perceive it. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • gradation in existence
  • union of the knower and the known
  • degrees of being
  • essence
  1. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله (1404). التعلیقات، بیروت: مکتبة الاعلام الاسلامی.
  2. ابن‌سینا، حسین بن عبدالله(1373). برهان شفا(ترجمه قوام صفری)،تهران:انتشارات فکر روز.
  3. آشتیانی، سید جلال‌الدین (1380). شرح حال و آرای فلسفی صدرا، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ج4.
  4. بهمنیار، ابوالحسن (1375). التحصیل، تصحیح و تعلیق: مرتضی مطهری، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، ج2.
  5. جوادی آملی، عبدالله (1386). رحیق مختوم، قم: انتشارات اسراء،چاپ سوم.
  6. حسن‌زاده آملی، حسن (1366). اتحاد عاقل به معقول، تهران: انتشارات حکمت، چاپ دوم.
  7. زنوزی، ملا عبدالله (1361). لمعات الاهیة، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ دوم.
  8. صدرالمتألهین، محمد (1981). الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة العقلیة، بیروت: دار احیاء التراث، ج1، 2، 3، 4، 6، 7، 8، 9، چاپ سوم.
  9. صدرالمتألهین، محمد (1360). الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة، مشهد: مرکز الجامعی للنشر.
  10. صدرالمتألهین، محمد (1378). سه رساله فلسفی، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، ج3.
  11. صدرالمتألهین، محمد (1363 الف). مفاتیح الغیب، مقدمه و تصحیح: محمد خواجوی، تهران: مؤسسه تحقیقات فرهنگی.
  12. صدرالمتألهین، محمد (1363 ب). مشاعر، تهران: انتشارات کتاب‌خانه طهوری، ج2.
  13. صدرالمتألهین، محمد (1385). مجموعه رسائل فلسفی صدرالمتألهین، تصحیح: حامد ناجی اصفهانی، تهران: انتشارات حکمت، چاپ سوم.
  14. صدرالمتألهین، محمد (1383). شرح اصول کافی، تصحیح: محمد خواجوی، تهران: مؤسسه تحقیقات فرهنگی.
  15. عبودیت، عبدالرسول (1386). درآمدی بر نظام حکمت صدرایی، تهران: انتشارات سمت، ج2.
  16. فارابی، ابونصر محمد (بی‌تا). فصوص الحکم، تصحیح: محمد آل‌یاسین، قم: بیدار.
  17. مطهری، مرتضی (1374). مجموعه آثار، تهران: انتشارات صدرا، ج9.
CAPTCHA Image