«شرطبندی پاسکال» یکی از مهمترین و مناقشهبرانگیزترین استدلالهای ارائهشده برای اثبات وجود خدا و معقولیت باورهای دینی است. بر اساس این استدلال، در جایی که استدلالهای عقلی و نظری اثبات وجود خدا رضایتبخش و قانعکننده نباشند، باز هم در مقام عمل و تصمیمگیری، زندگی بر اساس باور به وجود خدا و دیگر باورهای دینی از جمله زندگی پس از مرگ، محتاطانهترین گزینۀ پیش رو و معقولترین شرطبندی ممکن است، حتی اگر این باورها به صورت برهانی و یقینی قابل اثبات نباشند؛ پرهیز از زیان احتمالی الحاد، یعنی شقاوت ابدی و بینهایت در زندگی پس از مرگ – که بسیار خطیرتر از سود مسلم و یقینی زندگی و لذت محدود و متناهی اینجهانی است– مبنای معقولیت چنین تصمیمی است. استفادۀ روانشناختی از این استدلال، بسیار کارا و اثرگذار است، ولی در صورتی که آن را به عنوان استدلالی برهانی در نظر بگیریم، اشکالات متعددی بر آن وارد میشود که این نوشتار به مهمترین انتقادهای واردشده بر آن میپردازد.