2024-03-28T23:10:01Z
https://pfk.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=113
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
فهرست مقالات به فارسی و انگلیسی، شماره ۷۰
2017
02
19
1
5
https://pfk.qom.ac.ir/article_1122_03588bfd6f8c641c5dd9d8993ef7dbe7.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
تأمّلی بر استدلال زبانشناختی مدّعای انگارهی «قرائت نبوی از جهان» دربارهی گویندهی قرآن
محمّدکاظم
شاکر
سیّد روحاله
شفیعی
برابر باور رایج درمیان مسلمانان؛ قرآنکریم، سخن خدا(= کلام الله)، و بازگوکنندهی حقایقی است، که خداوند آنها را در چهارچوب واژگانی که متنی بهنام قرآن را پدید میآورند، بر پیامبر اسلام(ص) فروفرستادهاست. با پیشرفت دانش بشری در حوزههای فلسفهی-زبان و زبانشناسی، نیز پدیدآمدن برخیزمینههای عملی و نظری در جهان معاصر اسلام، انگارههای متفاوتی دراینباره رخ نموده-اند. قرائت نبوی از جهان، عنوان رشتهنوشتارهایی است که نگرش متفاوتی را دربارهی وحی قرآنی پی میگیرد. یکی از پرسش-هایی که این انگاره میکوشد بدان پاسخی متفاوت با باور رایج پیشگفته دهد، کیستی گویندهی قرآن است. ازنگاه این انگاره؛ این گوینده، پیامبر(ص) است. این انگاره، برای مدّعای یادشده، استدلالهایی اقامه میکند، که موضوع نوشتار پیشروی، تأمّل دربارهی یکی از آنها - استدلال زبانشناختی(Linguistic) – است. ازهمینروی؛ این نوشتار، نخست استدلال یادشده را صورتبندی میکند، و سپس مقدّمات کبرویِ فلسفهیزبانی و زبانشناختی آن را میسنجد. تأمّلها نشان میدهند؛ استدلال یادشده، با نارسایی-هایی روبهروست، که پذیرش آن را دشوار میسازند.
گویندهی قرآن
زبان
کلِر
ویتگنشتاین
یاکوبسن
سوسور
مجتهدشبستری
2017
02
19
7
36
https://pfk.qom.ac.ir/article_789_daea675372e9edbd89e6f0c8bbb0d255.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
نقد هیدگر بر مفهوم جهان در فلسفۀ دکارت
سید محمدجواد
سیدی
احمدعلی
حیدری
یکی از مهمترین فیلسوفان مورد توجه هیدگر در طول کار فکریاش دکارت است. هیدگر در مواضع مختلفی با دکارت مواجه میشود و او را مورد نقد قرار میدهد. یکی از مهمترین مفاهیم دکارتی که مورد انتقاد هیدگر قرار میگیرد، مفهوم «جهان» است. نزد دکارت جهان به کمیّت و امتداد تقلیل مییابد و بدل به ابژهای میشود که تنها در نسبت با سوژه معنا و منزلت دارد. هیدگر در هستی و زمان تصور جدیدی از جهان را طراحی میکند و به نقد تصور دکارتی جهان میپردازد. جهان هیدگر درواقع شبکهی روابطی است که زندگی دازاین را برمیسازند. دازاین در جهان قرار دارد نه جهان در ذهن دازاین. جهان زمینهای است که در آن برقرارکردن نسبت با امر تودستی ممکن میشود و معنا مییابد. پس از این، در چند اثر از دوران متأخر نیز هیدگر مفهوم دکارتی جهان را نقد میکند. هیدگر در نوشتههایی همچون «عصر تصویر جهان» و «پرسش از تکنولوژی»، از بدلشدن جهان به تصویر و منبع انرژی یاد میکند که درواقع محصول تصور دکارتی از جهان هستند. در این مقاله بر آنایم مفهوم جهان را در اندیشهی این دو فیلسوف مطالعه کنیم و در این اثنا انتقادات هیدگر به تلقی دکارتی و نتایج برآمده از آن برای دنیای مدرن را، با ابتناء به سه اثر یادشده از وی، مورد بررسی قرار دهیم.
هیدگر
دکارت
در ـ جهان ـ هستن
سوژه
دازاین
امر تودستی
تصویر جهان
2017
02
19
39
60
https://pfk.qom.ac.ir/article_796_c2f7422858acf0bee2dff5db084d4d77.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
اصالت یا اعتباریت وجود، نزاعی مبتنی بر اطلاقات وجود
محمود
هدایت افزا
حسن
قنبری
مىدانیم در مسألۀ فلسفی «اصالت وجود یا ماهیّت»، فارغ از پیشفرضهاى برخی اهل نظر و با لحاظ یای مانعة الخلوّ، چهار حالت متصوّر است. غالب اندیشمندان مسلمان در این باره نظریّهای را مطرح داشته و بعضی از آنان نیز به سود دیدگاه خود دعوی برهان نمودهاند؛ لیکن ورود ایشان به این مسأله، حکایت از عدم اتّفاق نظر پیرامون مبادى تصوّری و تصدیقی مربوطه دارد. در این میان، اطلاقات متعدّد مفاهیم «وجود» و «ماهیّت» از جمله مهمترین مبادی تصوّرى مسألۀ مزبور است. در نوشتار پیش رو با تکیه بر اطلاقات «وجود» ـ در نزد متفکّرانى که آگاهانه به این مبحث ورود نمودهاند ـ و تحلیل و مقایسۀ آنها با یکدیگر به لحاظ تأثیرپذیری و تطبیق؛ نشان داده مىشود که نزاع اصالت یا اعتباریّت وجود، مسألهای برهانپذیر نیست تا با اثبات یک نظریّه، سایر نظرات را از میدان برون راند، بلکه سرنوشت این مسأله صرفاً بر تلقّی اوّلیّۀ هر اندیشمندى از مفهوم «وجود» ابتنا دارد.
وجود خاص
فارابی
وجود حقیقی
ابن عربی
وجود اسمی
ملاصدرا
مادّه
شیخ احسائی
2017
02
19
61
84
https://pfk.qom.ac.ir/article_790_17dd9859e2f501d7edd582425eafa725.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان
سهام
اسدی نیا
قربان
علمی
در این مقاله دیدگاه جاناتان ادواردز و فیض کاشانی درباب رابطه عقل و ایمان، به روش توصیفی-تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج بر آمده نشان می دهد که جاناتان ادواردز و فیض فیض کاشانی به عنوان دو الهیدان تأثیر گذار اسلام و مسیحیت در چهار چوب الهیاتی تأکید خویش را بر کارکرد قلب معطوف داشته اند، اما علی رغم موقوف دانستن عملکرد مومنین بر رؤیت قلبی، هیچ گاه منکر معرفت عقلانی نگشته و آنرا حذف و یا تقبیح ننموده اند.تعبیر این دو متأله در باب عقل در نظر ابتدایی یکسان به نظر می رسد اما نتایج این تحقیق نشان می دهد که ادواردز با وجود قبول معرفت عقلانی، این نوع معرفت را در ساختار عملی ایمان مومنین بی تأثیر می شمارد، در حالیکه فیض عقل را بسترساز معرفت عملی قلب و دارای نقش ایجابی می شمارد.در این راستا فیض نه تنها بر خلاف نظر ادواردز عقل را در جریان ایمان عملی خنثی نمی شمارد بلکه برعکس معتقد است که درجات ایمان بسته به درجات عملی و عقلی مومنین متغیر خواهد بود. گرچه از نظر فیض هم مانند ادواردز علم هیچ گاه به تنهایی تعیین کننده نیست و علم همراه با تصدیق قلبی که مورد افاضه ی الهی واقع می شود.
عقل
قلب
وحی
ایمان
ادواردز
علامه فیض کاشانی
2017
02
19
85
106
https://pfk.qom.ac.ir/article_819_be1184859742b49c6d88efc7c4ca2ace.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
بررسی و نقد نظریه علم دینی آیت الله جوادی آملی
محمد
کرمی
حبیب الله
دانش شهرکی
دانشمندان اسلامی تقریرهای مختلفی از علم دینی کردهاند. یکی از دیدگاههای ابتکاری در بحث علم دینی، دیدگاه عبدالله جوادی آملی است. وی که از موافقان علم دینی است، معتقد است علم اگر علم باشد (نه وهم و خیال)، حتماً دینی خواهد بود و اساساً علم، غیردینی نیست و هر علمی دینی است. برای اطلاق علم دینی به همۀ علوم، البته صحیح بودن و روشمندانه بودن، شرط علمیت یک گزاره است. علم صائب، تفسیر خلقت و فعل الهی است و تبیین کار خدا، حتماً اسلامی است، گرچه فهمنده، این حقیقت را درنیابد و خلقت خدا را طبیعت بپندارد. این دیدگاه مبانی و پیشفرضهایی دارد که در این پژوهش با رجوع به آثار مکتوب ایشان و تحلیل آن مبانی به آنها اشاره میشود. در پایان نیز نقدهای وارد بر این دیدگاه را بیان خواهیم کرد. این نظریه در عرصۀ علم دینی، باوجود نظاممند بودن آن، اشکالات فراوانی دارد ازجمله؛ خلط مفاهیم الهی، دینی و اسلامی؛ ناسازگاری درونی؛ نقص روشی نظریه؛ ناروایی جایگزینی «خلقت» بهجای «طبیعت»؛ خدشهپذیر بودن لوازم دینی دانستن همۀ علوم؛ ناظر بودن نظریه به مقام ثبوت نه اثبات و...که مانع کارآمدی آن میشود.
علم دینی
حجیت علم
دین
حجیت عقل
جوادی آملی
2017
02
19
107
128
https://pfk.qom.ac.ir/article_791_4522dcda0d50bd79a886c9fba48aac5f.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
طرح جامع عقلانیت فولی و پدیدههای روزمره
نفیسه
ساطع
اعظم السادات
حسینی حسین آباد
فولی با رویکردی متفاوت به معرفتشناسی و نفی وجود رابطهی ضروری بین تئوری معرفت و باور موجه، سعی دارد تا نظریهای جامع دربارهی عقلانیت ارائه نماید. او طی چند گام و با تکمیل طرحی ابتدایی که برگرفته از مفهوم عقلانیت ارسطویی و هدفمحور است، طرح جامع خود را در این قالب مطرح میسازد: «تصمیم (برنامه، باور، نقشه و فعل) A از جهت X، برای فرد S عقلانی است، اگر برایش عقلانی معرفتی باشد که باور کند A به نحو قابل قبولی در تأمین اهداف از نوع X، عملکرد خوبی دارد». فولی لحاظ همهی اهداف فرد اعم از نظری و عملی و منحصر ندانستن منظر اتخاذی را دو شرط لازم برای ارزیابی جامع عقلانی برمیشمرد. به نظر او ادلهی عملی با تعیین اهمیت موضوع مورد باور و توجه به نقش اجتماعی باورنده، معیارهای لازم باور موجه را مشخص میکنند. با وجود فراهم آمدن فهم بهتر وکارآمدتر عقلانیت در چهارچوب نظریه فولی؛ نسبیگرایی، آسانگیری، نادیدهگرفتن ملاکهای اجتماعی و عینی، غیرتدافعی بودن، ابزارگرایی و عدم توجه لازم به سایر انواع عقلانیت(غیر از عقلانیت معرفتی)، نقدهای پیش روی طرح جامع عقلانیت اوست.
کلیدواژگان: "عقلانیت"
"فولی"
"منظر"
"هدف"
دلایل عملی
2017
02
19
129
152
https://pfk.qom.ac.ir/article_792_6b93c5537b82aef25601b63181daa66e.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
تحول وجودی معرفت شناختی نفس بر اساس عقل فعال ملا صدرا و مقایسه آن با مفهوم مطلق هگل
عبدالرضا
صفری
امراله
معین
صرفنظر ازوجود نفسی ، ملاصدرا با معرفی وجود أنفسی یا وجود رابطی عقل فعال در اشراق الثالث شاهد سوم از مشهد سوم کتاب الشواهد الربوبیه چشم انداز نوینی در نظرگاه صیرورت نفس پدید آورد .او نشان می دهد که گرچه وجود فی نفسه عقل فعال عین وجود آن برای نفس است و لذا شأنی از شئون آن است اما غایت و کمال نفس نیز به شمار می آید .ازاین لحاظ او تلاش می کند تأثیر و انفعال نفس از وجود أنفسی عقل فعال و سرانجام اتصال و بلکه اتحاد نفس با آن را توجیه کند . براین اساس عقل فعال هم فاعل وجود نفس است هم غایت آن .هگل نیز بر اساس مفهوم مطلق نشان می دهد که «مطلق» ماهیت یکسانی با سوژه دارد، لذا این طبیعت «سوژه» است و غایت سوژه تبدیل شدن به مطلق و مطلق شدن است . گویی مطلق نیز شأنی از شئون سوژه است. « نفس» ، در نتیجه به صورت معقول خود خوداندیش یعنی« روح» و خودآگاهی محض تبدیل می شود و به تعبیر دقیق تر با آن اتحاد می یابد . به این سان در این تحول ، سبب و غایت ، هویت واحدی دارند : مطلق، خودش را از رهگذر اندیشیدن به خود ( خودآگاهی ) می آفریند تا در فرآیندی زمانمند ، روح گردد . هدف مقاله حاضر آن است که پس از تحلیل و تطبیق این دو نظرگاه نشان دهد که به رغم تفاوتها ، این دو با استفاده از مفهوم خودآگاهی ، دگرگونی شناختی نفس را تبیین می کند.
"عقل فعال "ٰ
"مطلق "
" ملاصدرا"
"هگل "
"روح "
"خودآگاهی"
2017
02
19
153
178
https://pfk.qom.ac.ir/article_793_8b2a565999594fb3ec30323c97b78db6.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1395
18
2
پارادوکس کرول از منظر ویتگنشتاین، ابن سینا، و خواجه نصیر
مهدی
عظیمی
پارادوکس کَرول بنیادیترین مفهوم منطق، یعنی مفهوم استنتاج را به چالش میکشد و چنین مینمایاند که در هیچ استنتاجی نمیتوان از مقدّمات به نتیجه رسید. مقالهی پیش رو این پارادوکس را بر سه اندیشمند بزرگ، ویتگنشتاین، ابنسینا، و خواجه نصیر، عرضه میکند و میکوشد تا راهحلّی را از سخنان آنان فرا چنگ آورد. ویتگنشتاین از یک وضع مقدّم «بیانناپذیر» ولی «نشاندادنی» در همهی استنتاجها سخن میگوید که سرانجام به تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» میانجامد. ابنسینا نیز اصول منطقی را «مکیال» میداند نه «مادّه»، که این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن میراند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیانناپذیرِ نشاندادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی میشود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است. این دقیقاً همان تفکیک یادشده است. و خواجه نصیر از نیازمندی هر قیاس اقترانی به یک وضع مقدّمِ «معاون» و «مقارن» سخن میراند که بیان دیگری از «وضع مقدّم بیانناپذیرِ نشاندادنیِ» ویتگنشتاین است که باز به تفکیک یادشده منتهی میشود. و تفکیک «قاعده» از «مقدّمه» و نارواییِ تبدیل اوّلی به دومی کلید حلّ پارادوکس کرول است.
پارادوکس لوئیس کرول
پارادوکس استنتاج
چارلز لاتویج داجسون
وضع مقدم
2017
02
19
173
194
https://pfk.qom.ac.ir/article_811_04d9a786eeb2ef91940f5a82389dde25.pdf