2024-03-29T10:25:34Z
https://pfk.qom.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=71
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
بررسی و ارزیابی دیدگاه شلایرماخر در باب ماهیت تجربه و معرفت عرفانی
مسعود
اسماعیلی
محسن
جوادی
شلایرماخر مؤسس جریانی است که تجربه عرفانی را از سنخ عواطف و احساسات میشمرند. وی البته اینگونه تجارب را خالی از هر گونه حیث معرفتی نمیداند و با تفکیک میان دو نوع از احساسات و دو نوع از آگاهی، تجربه عرفانی را از سنخ احساساتی میداند که واجد نوعی آگاهی مستقیم و مباشر است که در آن، فاصله میان مدرِک و مدرَک برداشته میشود. وی در توضیح این احساس و آگاهی خاص، که ماهیت تجربه و معرفت عرفانی را تشکیل میدهند، از مفهوم «وابستگی مطلق» استفاده میکند. وابستگی مطلق رابطهای یکسویه است که در آن انسان هیچ آزادی و اختیاری از خود ندارد. این احساس، مفهوم خدا و جهان و انسان را نیز رقم میزند. انسان و جهان به عنوان وابسته مطلق و خداوند به عنوان طرف این وابستگی (غنی مطلق). نقدهای متعددی بر این دیدگاه وارد است؛ از جمله تشکیک در امکانِ تحقق آگاهی غیرمفهومی، تشکیک در امکان تحقق آگاهی غیرالتفاتی، ابهام در وجود و چگونگی عواطف مشتمل بر شناخت و ... که در انتهای مقاله به آنها میپردازیم.
تجربه دینی
معرفت عرفانی
ماهیت تجربه عرفانی
شلایرماخر
2015
05
22
7
28
https://pfk.qom.ac.ir/article_36_d504578ada92b7f3ed6e5d6c47edebcb.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
نقش تشکیک در اتحاد عاقل ومعقول
زهره
قربانی
جعفر
شانظری
تشکیک در وجود از اصولی ترین مبانی حکمت متعالیه است ، این مسأله مبنای تبیین و اثبات مسائل متعدد فلسفی گردیده است به گونه ای که ملا صدرا بسیاری ابتکارات خود را در حوزه های مختلف فلسفی وامدار این مسأله است، یکی از مهمترین ابتکارات ملاصدرا در حوزه معرفت شناسی که تشکیک در آن نقش اساسی ایفا کرده است، مسأله اتحاد عالم ومعلوم است، حکماء پیش از صدرالمتالهین چون از مساله تشکیک در وجود غافل بوده اند مناط انواع ادراک را میزان تجرید مدرَک از ماده ولواحق آن می دانستد و تفاوت ادراکات را ناشی از تفاوت مقدار تجرید ماهیت از امور مغایر خود می دانستند؛ لکن صدرالمتالهین با رد نظریة تقشیر، تفاوت ادراکات را ناشی از تفاوت انحاء وجود مجرد می داند. درحکمت متعالیه ملاک معلومیت فقط بر اساس نظام تشکیکی وجود توجیه پذیر است وی با پذیرش وجود جمعی در نطام تشکیکی وجود قائل به انحاء وجود در طول یکدیگر برای یک ماهیت می شود که مستلزم حمل دیگری به نام «حمل حقیقه و رقیقه» است و بر همین اساس ملاک معلومیت براساس تأکد وجود است، هر چه میزان وجود از نطر تحصّل وفعلیت شدیدتر باشد میزان معلومیت آن بیشتر است و هر قدر وجود آن ضعیف تر باشد از میزان معلومیت آن کاسته می شود و نفس برای ادراک هر معلومی در مرتبه همان معلوم با آن متحد می گردد.
تشکیک در وجود
اتحاد عالم ومعلوم
مراتب وجود
ماهیت
2015
05
22
29
52
https://pfk.qom.ac.ir/article_41_699c9d97f13f0a9495196af751915c9e.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
بررسی و تحلیل سیر معتزله پژوهی در قرن بیستم میلادی
حسن
زرنوشه فراهانی
سهیلا
پیروز فر
کشف و انتشار نسخههای خطی معتزله و در رأس آنها دو کتاب «الانتصار» و «المغنی» در اوایل قرن بیستم میلادی، باعث شد مذهب معتزله که از قرنها پیش مورد بیتوجهی قرارگرفته بود، بار دیگر کانون توجه محققان قرار گیرد و در این راستا تحقیقات بیشماری در جهت معرفی اندیشههای معتزله انجام شود. در این مقاله، سیر معتزله پژوهی در قرن بیستم در سه مرحلهی زمانی بررسی میشود؛ مرحله اول، نیمهی نخست قرن بیستم یعنی زمان انتشار کتاب «الانتصار» و سایر تحقیقاتی است که در پی آن صورت گرفت. مرحله دوم، آغاز دههی 60 تا اواخر دههی 80 میلادی است که سرآغاز و نقطهی عطف آن، کشف «المغنی» قاضی عبدالجبار در یمن است که به دنبال آن نسخههای خطی دیگری از عبدالجبار و سایر متقدمان معتزله منتشر شد و تحقیقات متعددی نیز ناظر بر آراء عبدالجبار نگاشته شد. مرحلهی سوم نیز دو دههی پایانی قرن بیستم با ویژگی افزایش گسترهی موضوعی تحقیقات است. حسن زرنوشه فراهانی[1] // دکتر سهیلا پیروز فر[2] 1. دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد(نویسنده مسئول) / hzarnooshe@gmail.com 2.. دانشیار علوم قرآن و حدیث دانشگاه فردوسی مشهد/ spirouzfar@um.ac.ir
معتزله
نسخههای خطی
الانتصار
المغنی
قاضی عبدالجبار
2015
05
22
53
74
https://pfk.qom.ac.ir/article_37_e93a302d08a1cfda351b785c1e488b11.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
فرایند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی مؤمنانه «از منظر جهانبینی اسلامی»
مسلم
طاهری کلکشوندی
علی
الهبداشتی
تبیین ماهیت و الگوی مناسبات میان فرد و جامعه، یکی از مباحث بنیادین علوم اجتماعی است که قدمتی طولانی دارد.محقق امیدوار است در پرتو این تحقیق، به تبیین چگونگی اتخاذ «رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی از سوی کنشگر،در پرتو فرآیند کشف معنای واقعی زندگی»پرداخته، الگوی مناسبی از مناسبات فرد و جامعه را از منظر جهانبینی اسلامی ترسیم کند. بدین منظور تحقیق حاضر به دو بخش تقسیم میشود. ابتدا برای رسیدن به یک مفهوم عملیاتیِ روشن از عنوان تحقیق، به ترسیم چارچوب مفهومی بحثمیپردازد و سپس به تبیین فرآیند معناجویی زندگی و نقش آن در ایجاد حیات اجتماعی توجه میکند. در پایانبا توجّه به اثبات وجود فرآیند معناجویی درانسان،به منظور قرار گرفتن وی در قلمرو «حیاتی معنادار» و انطباق با آموزهها و لوازم آن، در مقام نظر و عمل، تمهیدات لازم را برای خروج وی از تسلسل پرسشهاییهمچون: «چگونه زیستن در حیات دنیوی در عین فناپذیری آن»و نیز «نحوه اتخاذ رویکردی مؤمنانه به حیات اجتماعی» فراهم میآورد. این واقعیت، ضرورت زندگیمعنادار مبتنی بر معرفت وحیانی را اثبات میکند.
حیات(زندگی)
معنای زندگی
حیات اجتماعی
حیات اجتماعی مؤمنانه
2015
05
22
75
92
https://pfk.qom.ac.ir/article_38_cfc6933576e9fb5cfca8e80216b53faf.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
«حی بن یقظان» و استلزامات فردی و جمعی آن
مرتضی
بحرانی
داستان رمزی حی بن یقظان («حی»، رمزی از عقل و «یقظان»، رمزی از خداوند) به گونهای روایت شده است که میتوان آن را به وجوه مختلف و حتی متفاوت تفسیر نمود. میتوان برخی از این تفاسیر را چنین خلاصه کرد: الف) اثبات جاودانگی نفس ناطقه انسان؛ ب) نظریهپردازی دوگانه در باب ابتدای خلقت انسان؛ ج) بررسی رابطه میان فرد و اجتماع و ارائه این نظریه که منشأ جامعه فرد است؛ د) شرح غربت و تنهایی انسان. این دو تفسیر اخیر، بر اساس مقایسه رساله حیّ بن یقظان ابنطفیل با کتاب تدبیرالمتوحّد ابنباجّه صورت گرفته است. طی تفسیر اخیر، انسان موجودی گمشده در این جهان است که به دنبال پیدا کردن خویش است. اگر انسان بتواند خودش را پیدا کند میتواند به مراحل کامل انسانیت برسد. نکته مهم روایت حی ابن یقظان این است که انسان در جستجوی خویش، به اموری دست پیدا میکند که همگی وجوه اجتماعی دارند: تقلید اصوات و وضع لغت، اختراع لباس، تهیه مسکن، آماده ساختن وسایل و ابزار دفاعی مانند چوب دستی و نیزه، بهرهگیری از حیوانات اهلی؛ کشف آتش و به کار بردن آن در پختن غذا و رفع نیازمندیهای دیگر، آگاهی انسان به اهمیت اعضا و جوارح خود و همچنین تشریح آنها و سرانجام کشف نقش اساسی قلب در ساختمان بدن که میتواند استعارهای از وجود رهبر و ضرورت یا حاکم در جامعه باشد. در این مقاله، تلاش میشود تا به روش تحلیل فلسفی، و با تمرکز بر تفسیر داستان حی بن یقظان و مقایسه آن با سلامان و ابسال، به شرح غربت انسان پرداخته شود و وجوه اجتماعی آن نیز به بحث گذاشته شود.
حی ابن یقظان
سلامان و ابسال
ابن طفیل
انسان تنها
امور اجتماعی
فرد
2015
05
22
93
114
https://pfk.qom.ac.ir/article_39_3cc5792645da8f692971bb8413012a14.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
نقش معرفتی عقل فعال و تأثیر آن بر مُثل نزد ابنسینا
سیده معصومه
شمشیری
احمد
عابدی
ارسطو در تقابل با جایگاه معرفتشناسی مُثل، به طرح نظریه عقل فعال پرداخت. مشاییان بعد از ارسطو برداشتهای متعددی از عقل فعال نمودهاند. ابنسینا عقل فعال را موجودی مجرد و مستقل از نفس معرفی نمود که در سلسله عقول در مرتبه آخر قرار دارد و صور عینی و علمی را به عالم ماده و نفوس افاضه میکند. عقل فعال صور ادراکی را به نفوس مستعد افاضه میکند، یعنی نفوسی که بواسطه طی مراتب تجرید حسی و خیالی و عقلی آماده پذیرش افاضه عقل فعال باشند. اما بعضی مبانی فکری ابنسینا مثل رابطه طولی میان مراتب ادراک، عرض انگاشتن علم، انکار اتحاد عاقل و معقول و نفی حرکت جوهری با این رویکرد معرفتی تقابل دارند و ناقض تجریدند، لذا معرفت چیزی جز افاضه عقل فعال نیست. لازمه این سخن، پذیرش وجود معقولات به نحو مستقل نزد عقل فعال و به تعبیری پذیرش مثل در بعد معرفتی است که محل انکار ابنسینا است. بنابراین عقل فعال ارسطو که در تقابل با مُثل شکل گرفتهبود، در ادامه مسیر فلسفه دوباره به دامن نظریه مثل باز میگردد.
ابنسینا
عقل فعال
تجرید
معرفتشناسی
مُثل
افاضه
2015
05
22
115
128
https://pfk.qom.ac.ir/article_40_0f6fc89608b86e68f89160e8f05da683.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
تبیین مفهوم «عرش» و «کرسی» بر مبنای علم بلامعلوم
حسین
خاکپور
نعیمه
معین الدینی
علی اکبر
نصیری
از جمله مباحثی که در آیات ذکر شده و روایات منظور از آن را «علم الهی» بیان کرده اند، «عرش و کرسی» است. علم الهی - نیز بر اساس روایات دیگری- «علم بلا معلوم» معرفی شده است؛ علم بلا معلوم، علم ذاتی است که نافی اضافی بودن صفت علم است، نتیجه ی مهمی که در پس آن نهفته شده، عدم تقیید و تحدید علم الهی به معلوم می باشد که کاشفیت اتم این علم را در پی دارد. یکی از مسائل مهم که در پرتو این نظر مورد تبیین قرارمی گیرد، مسئلهی « عرش و کرسی» است. روشن است که کرسى خدا که آسمانها و زمین را در برگرفته است، چیزى نیست که مادی باشد، واضح است که منظور از عرش در آیات شریفه، تخت نیست. بر مبنای روایات، مراد از عرش و کرسى، علم است. و منظور از وسعت و گستردگى آنها هم، احاطه علمى آن دو بر آسمانها و زمین می باشد. وجه اشتراک آنها در این است که، عرش و کرسى هر دو از بزرگترین غیبها یعنى هر دوى آنها علم حقیقى اند و غیب بوسیله آنها معلوم و شناخته مى شود. امّا تفاوت آن دو این است که: کرسى، علم به عالم شهادت است پیش از مرتبه ایجاد آن، امّا عرش، هم علم به عالم شهادت و هم علم به غیر آن است، از امورى که کرسى کاشف و شامل آن نیست.
عرش
کرسی
علم بلامعلوم
غیب
شهادت
2015
05
22
129
148
https://pfk.qom.ac.ir/article_42_5b85bbfb2fc9588c502f29e5eff523a6.pdf
پژوهشهای فلسفی -کلامی
1735-9791
1735-9791
1394
16
3
گورو در رساله های اوپانیشاد
سعید
گراوند
در این مقاله می کوشیم ضمن بیان مقدمه ای کوتاه پیرامون اوپانیشادها و طرح بسیاری از مسائل فلسفی-عرفانی، قلمرو معنایی گورو، اقسام گورو، اوصاف شاگرد و گورو، آداب و تعالیم گورو و نقش آن در منازل سلوک را در تفکر عرفانی اوپانیشادها بحث و بررسی کنیم. پر واضح است که در فلسفه و ادبیات عرفانی شرق یکی از سنن هندویی که در آن حضور گورو بسیار پررنگ است اوپانیشادها می باشد. تا آنجا که اگر بگوئیم اوپانیشادها، رساله هایی پیرامون گفتگوی شاگردان با گورو است سخنی به گزاف نگفته ایم. در فلسفه ی ودایی، گورو به مثابه ی هر یک از خدایان سه گانه هندویی یعنی برهما، شیوا و ویشنو تصویر شده است. در این متون، گورو بیشتر جنبه عینی دارد. از این رو، اغلب از آن به برهما و ریشی تعبیر می شود، یعنی پیشوایان دینی که حقایق ازلی و اسرار مربوط به آیین قربانی را به نومریدان تعلیم می دهند. اما در تفکر عرفانی اوپانیشادها گورو گاهی جنبه عینی و گاهی جنبه ذهنی دارد. جنبه عینی گورو همان دهیرا و انسان نامشوّش است. این در حالی است که جنبه ذهنی گورو به مرشدی معنوی و راهنمایی درونی اطلاق می شود که پس از طی منازل سلوک در ژرفای وجود نومرید اهل سلوک به ظهور می رسد و هدایت او را بر عهده می گیرد.
اوپانیشادها
فلسفه ی اوپانیشاد
شاگرد
گورو
منازل سلوک
2015
05
22
149
168
https://pfk.qom.ac.ir/article_44_1b7fc883cc98f60b5de4e5f83403a755.pdf