نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری عرفان اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران،
2 دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
حاصل آن که هر جا که حضرت حق میفرماید: «ثم استوی علی العرش»، بحث از آفرینش آسمانها و بیان مراتب آفرینش آنهاست؛ یعنی گرچه کل ماسوی ظهور و تجلّی حضرت حق است، امّا مقامی که خدا بر آن استوی دارد و از آنجا جهان را تدبیر میکند، فوقِ عرش است و در مراتب نازلتر اسماء و دیگر تجلّیات حق به نیابت از او عهدهدار این مهم هستند. بنابر اینکه اسماء دارای معنا حقیقی هستند، عرش نیز که آفریده و مخلوق حق است، حقیقتی در جهان هستی دارد که همان جایگاه و مرتبۀ وجودی انسان کامل است. بنا بر آیۀ چهار سورۀ سجده مقام ولایت و شفاعت بر عرش استوی دارد و مقامی پایینتر از عرش نمیتواند، وَلی، باشد و شفاعت کند؛ یعنی کسی غیر از انسانِ کامل نمیتواند شفاعت کند و جایگاه ولایت و انسانِ کامل فوقِ عرش است. حدیث نقل شده از حضرت صادق(ع) نیز همین معنا را در بر دارد که هر کس قبر رسول خدا(ص) و یا امام حسین(ع) و یا هر کدام از معصومین(ع) را زیارت کند، مانند کسی است که خدا را در عرشش زیارت کرده است. سورۀ یونس در آیۀ 3، میفرماید: به اذن مقام رفیع ولایت است که دیگران هم میتوانند شفیع بشوند.
هنرمندان دینی سعی کردهاند تا حقیقت عرش را با ویژگیهایی که برای آن در قرآن ذکر شده -از باب تعبیر معقول به محسوس - در بناهای اسلامی به تصویر بکشند. این هنر رازآلود و معناگرا بهگونهای عجیب عرش الهی را که حقیقتی مجرّد و الهی است، در ابعاد هندسی کالبد انسان نیایشگر در معماری مساجد و زیارتگاهها به صورت گنبد و گلدستههای زیبا به نمایش گذاشته است. هنرمند توانسته با چیرگی سه جلوه از حقیقت احدی که عرشالرحمن، انسان کامل و عبادتگاه (حقیقت الهی ظهور انفسی و ظهور آفاقی) آن را بر هم منطبق کرده در یک بنای واحد آنها را مجسّم نماید که جلوهای از وحدت در کثرت و کثرت در وحدت و ظهور باطن در ظاهر است. در اینجا دیگر تناظر نیست، بلکه انطباق، وحدت و یگانگی است.
البته، میتوان گفت بنای هر مسجد و عبادتگاه اسلامی نشاندهندۀ یک نسبت چهار وجهی میان خدا، انسان، عالَم و معبَد است و در حقیقت، معبد صورت مسخّر کل عالم است و عالم صورت بسیط و گستردۀ معبد.
روایات اسلامی و بهویژه مبحث عمیق دَحوالارض بیان میدارد که چگونه زمین را از مرکزیترین نقطۀ آن که کعبه مکرمه است، گسترش و بسط میدهد؛ یعنی زمین خودْ صورت مبسوطِ کعبه است. در حدیث است که «بنای کعبه در محاذات بیتالمعمور است و بیتالمعمور در محاذات عرش…» (طبرسی، ج1، ص382)؛ یعنی در حقیقت، بنای کعبه مرتبۀ نازلۀ بیتالمعمور است و بیت المعمور مرتبۀ نازلۀ عرش است یا اینکه کعبه ظهور ناسوتی عرش است.
با این نگاه تأویلی میتوان گفت که «عرش» حقیقتی الهی است که مبدأ المبادی آفریدهها و ظرف ظهور کثرات اسمائی و وجود علمی آنهاست که تجلّی انفسی آن در انسان کامل است بهطوری که هرکس میتواند با تبعیت از انسان کامل آن را در خود بیابد و تجلّی آفاقی آن در بنای معابد و اماکن متبرکۀ دینی و بهخصوصمساجدِ اسلامی نمایان است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
This article endeavors to explain the real and metaphorical meaning of the Qurʼānic term «‘Arsh» (throne) while analyzing its reality and endeavors to study the interpretation of ‘Arsh, the topic of God's establishment on the ‘Arsh and its relationship with the perfect human being in the words of Ibn ‘Arabī and Shi‘ite Imāms and the commentary of the Transcendental Philosophy commentators of the word ‘Arsh in verses of the Qurʼān; it then addresses the explanation of the terms ‘arsheh (deck), ārkeh (arch) and ārkheh (latin for arche). In reality, the same way that the word «‘Arsh» in the Qurʼān refers to the throne of Allāh which is the origin of origins of creation, in its real meaning, it has also been used metaphorically (like for example: jannātun ma‘rūshāt i.e. the ceiling of houses). The word arche was also used to indicate the origin of creation in Greek philosophy and also refers to niche or ledge in the art of architecture. In answer to the question of why the word «‘Arsh» has been used in different meanings, one can say – according to the principle of hierarchy of existence in Transcendental Philosophy – that the reality of ‘Arsh in each level of the levels of existence, has a manifestation in accordance to that reality and the earthly manifestation of ‘Arsh in the world is in the form of mosques and places of worship, and in the souls, is in the physical existence of the Prophets and Imams and consequently in the human beings who follow them.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله