نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام دانشگاه قم
2 استادیار دانشگاه قم (نویسنده مسئول)
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
در کنار تعامل رو به رشد دو علم کلام و فلسفۀ اسلامی در بستر زمان، آن چه در این تطبیق، مشاهده میشود، این نکته است که عقلگرایی و نقلگرایی در هر دو علم وجود دارد، اما تقدم و تأخر و میزان استفاده و نحوه کاربرد آن در دو مقام داوری و گردآوری و … متفاوت است. افزون بر روش عقلی و نقلی که سنتاً در دو علم کلام و فلسفۀ اسلامی مورد استفاده قرار میگیرد، روش نوین مطالعات دینی که نوعاً بروندینی هستند نیز در این دو علم مورد استفاده قرار میگیرد.
در یک نگاه خاصو دقیقتر، به این نتیجه میرسیم که این رابطه در همۀ جریانهای فلسفی یکسان نیست؛ برای مثال، در روش فلسفی مشاء، فلسفه از کلام فاصله گرفته و بر عکس، در روش صدرایی، فلسفه به کلام نزدیکتر شده است.
این مقاله این نتیجۀ عملی را نیز دارد که عالمان این دو علم موظفاند همیشه به اصلِ مشارکت این دو علم توجه کنند و فلاسفه و متکلمین اسلامی باید با یکدیگر در تعامل و گفت و شنود باشند. با استناد به تعاملات گفته شده در این نوشتار میتوان نتیجه گرفت که در بستر زمان، نه فلسفه از کلام بینیاز بوده است و نه کلام بینیاز از فلسفه.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
This article strives to explain the methods of the two sciences of Islamic Theology and Islamic Philosophy and subsequently study the methodical relation between them. These two sciences, as two independent sciences, have intersected with each other like other Islamic sciences over time; one such intersection is in terms of method. Islamic sciences (Qurʼānic exegesis, Jurisprudence, Theology, Philosophy etc.) are interconnected networks which have a great effect over each other. Regardless of the extreme views in this area, it can be said that from the beginning up until the present, there has been intersection between these two like, for example in the following areas: historical intersection, overlap in issues, methodical intersection etc. Considering the topic of this article, in analyzing the methods of these two sciences, we arrive at the conclusion that there has been a harmony and relation between theological methods which has undergone changes and evolutions from the beginning till now i.e. from the beginning of the initial polemic method and has ultimately changed into a philosophical and dialectical method, and between Islamic philosophical methods that have also undergone changes, i.e. from an absolutely rational method – in the manner of Greek Peripatetic Philosophy method – till the development of the various Islamic methods like: Peripatetic (localization of Islamic Peripatetic method), Islamic Illuminationism and Sadra's Transcendental Philosophy.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله