نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فلسفه دین دانشگاه تهران
2 دانشجوی دکتری فلسفه دین دانشگاه تهران
چکیده
تازه های تحقیق
ارزیابی
هیک، از یکسو، با توجه به تفکیک کانت میان نومن و فنومن توانست از تمایز مفهوم و تصور خداوند دفاع کند و از سوی دیگر، با تکیه بر دیدگاه ویتگنشتاین متأخر هم توانست تنوع تصورات مختلف از خداوند را توجیه کند و بهگونهای به تصور پننتئیستی از خداوند نزدیک شود و راه را بری نقد و بررسی برخی آموزههای مسیحی یا تفسیرهای خاص از آنها باز کند. اگرچه، دفاع هیک از پلورالیسم صدق و نجات بهویژه پلورالیسم صدق با باور مؤمنان به ادیان و غالب الاهیدانان در ادیان گوناگون ناسازگار است، ولی میتوان از متون مقدس شواهد قابل قبولی در تأیید پلورالیسم نجات نشان داد یا به دیدگاههای برخی از الاهیدانان مسلمان و مسیحی در روزگار ما اشاره کرد که نهتنها با پلورالیسم نجات مشکلی ندارند، بلکه بهرغم تأکید بر انحصارگرایی در حوزۀ صدق - با توسل به آموزه فطرت - از پلورالیسم نجات دفاع کرده و معتقدند که مسیحیان اهل خلوص و پاکی در اعمال دین خود اهل نجات هستند (مطهری، 1381، ص10).
هیک با تفسیر دیدگاه ویتگنشتاین از «دیدن بهعنوان» به «تجربه بهعنوان» نتیجه گرفت که تمام دیدگاهها و تفسیرهای انسان محصول نوعی تجربه است که متأثر از زیستجهان اوست. یکی از پیشفرضهای این دیدگاه، عدم امکان دستیابی به تجربه ناب یعنی تجربهای است که متأثر از زیست جهان، پیشفرضها و موقعیت تاریخی و فرهنگی و اجتماعی انسان نباشد. این پیشفرض با دیدگاه کارل پاپر در سنت تحلیلی و هایدگر و گادامر در سنت قارهای، سازگار است؛ زیرا پاپر معتقد بود که تمام گزارههای علمی گرانبار از نظریههای علمیاند و ما همواره به مدد نظریههای علمی با تجربهها و مشاهدات مواجه شده و آنها را تبیین میکنیم و تجربههای ما متأثر از نظریههای ماست (پاپر، 1370، ص97-98). از سوی دیگر، با تکیه بر دیدگاه هایدگر و گادامر که فهم انسان را تاریخمند یعنی در چنبرۀ سنت و افق تاریخی میدانستند (Palmer, 1969, p. 176). بهتر میتوان تصورات گوناگون از خداوند را توجیه کرد؛ زیرا طبق این دیدگاه، تصورات گوناگون از خداوند مولود تفاوت سنت هرمنوتیکی و افق تاریخی انسانهاست. البته، هیک از تاریخمندی فهم سخن نمیگوید یا حتی دفاع نمیکند؛ زیرا او با توجه به سیطره سنت تحلیلی که در آن رشد کرده است و دغدغههای الهیاتیاش، نمیتواند با تاریخمندی همدلی کند.
از سوی دیگر، دربارۀ امکان یا عدم امکان دستیابی به تجربه دینی و عرفانی ناب نیز در معرفتشناسی تجربه دینی، دو دیدگاه کلی ذاتگرایی و ساختگرایی مطرح است و فیلسوفانی مانند والتر ترنس استیس از ذاتگرایی و استیون کتز از ساختگرایی دفاع میکنند. ذاتگرایانی مانند استیس معتقدند که برغم اینکه تجربههای دینی در زیستجهانهای گوناگون رخ میدهند، ولی ذات و هسته مشترکی دارند که رنگ و بوی زیست جهان خویش را نگرفتهاند (استیس، 1361، ص۱۳۴-13۶). در مقابل، ساختگرایانی مانند کتز بر این باورند که تجربههای دینی همواره متأثر از زیست جهان خویش هستند و نمیتوان ذات و هسته مشترکی میان آنها یافت (کتز، 1383، ص18-19). باتوجه به مبانی هیک، باید او را در زمره ساختگرایان قرار داد؛ زیرا او از تأثیر پیشفرضها در تجربههای انسانی و در نتیجه، تجربههای دینی دفاع میکند. از اینرو، او باید بتواند از ساختگرایی در برابر ذاتگرایی دفاع کند وگرنه دستکم، دیدگاه رقیب از قوت مساوی برخوردار خواهد شد و تبیین او نیز قوت خویش را از دست میدهد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The present paper studies the reasons for the existence of different conceptions regarding God and the impossibility of attaining the concept of God according to John Hick, a contemporary, analytical philosopher of religion., The paper, while indicating the differentiation between the concept of God and conception of God, and basic features of different conceptions of God, based on Hick's principles, i.e. differentiation between Kant's noumen and phenomen, modern Wittgenstein's "seeing as", and the ineffability of God, shows that Kant's differentiation can only justify the differentiation between the concept of God and conception of God and cannot defend attaining the concept of God, because according to such a differentiation, there is no way to grasp the noumen of God,. Furthermore, based on modern Wittgenstein view, there is no pure experience that can enable us to talk about the concept of God; rather, we always have some conceptions of God. God's ineffability also multiplies the problem of our experience of Him and causes different conceptions of God. Finally, the paper addresses the results of Hick's view, such as his success in differentiating between the concept of God and conception of God, justifying the existence of different conceptions of God, opening the way to criticize and study Christian teachings, defending religious plurality, and his closeness to the panentheistic conception of God.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله