نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
دانش آموختهی دکتری فلسفه دانشگاه اصفهان
چکیده
تازه های تحقیق
۵. جمعبندی
ارسطو با پذیرش قیاسهای «از وضع»، نوعی از استدلالها را به رسمیت شناخت که در چهارچوب نظریهٔ «قیاس» او قرار نمیگرفتند؛ او این استدلالها را به دو دسته «قیاس خلف» و قیاس «مبتنی بر توافق» تقسیم کرد و از دیگر قیاسهای «از وضع» سخنی نگفت. او در کتاب جدل نیز به قیاسهای «از وضع» اشاره کرد و از آنها در ارتباط با «تمثیل» و تشابه سخن گفت. به نظر میرسد این گفتار ارسطو در باب نوع خاصی از قیاسهای «از وضع» باشد که توسط پیروان او قیاس «از تمثیل» نامیده شد.
اسکندر افرودیسی در شرح خود بر تحلیل پیشین ارسطو - احتمالاً متأثر از مشائیان آغازین - پنج نوع از قیاسهای «از وضع» را معرفی کرد و از برخی دیگر نام نبرد. در عین حال، اسکندر «اثباتناپذیرهای رواقی» را در ذیل قیاس «از وضع» ارسطو قرار داد و بدین ترتیب، نوعی منطق گزارهها برای ارسطو فراهم آورد؛ امری که در دورههای بعد توسط بسیاری از منطقدانان مشائی پذیرفته شد. فارابی احتمالاً متأثر از همین سنت مشائی، قیاسهای «از وضع» ارسطو را مورد پذیرش قرار داد و در آثار خود تا حد زیادی به دریافت اسکندر از این قیاسها، وفادار ماند و با این همه، به هنگام مواجهه با «اثباتناپذیر»های رواقی، بیش از آنکه به اسکندر نظر داشته باشد، از جالینوس و رهیافت مشائی او تأثیر پذیرفت.
فارابی در آثار منطقی خود، «قیاس وضعی» را دست کم به سه معنای مختلف بهکار میگیرد؛ او در معنایی عام این اصطلاح را هم برای استدلالهای شرطی که مبتنی بر توافق هستند و هم برای استدلالهای شرطی که به این شرط نیاز ندارند، استفاده میکند و افزون بر آن، این اصطلاح را به معنایی خاص صرفاً در مورد قیاسهای شرطی مبتنی بر توافق و در معنایی اخص در مورد گونهای از قیاسهای «تمثیلی» بهکار میگیرد.[1]
].از جناب دکتر محمد جواد اسماعیلی، برای کمک در یافتن برخی از منابع این مقاله، صمیمانه سپاسگزارم.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Although Aristotle had promised a detailed explanation of "from a hypothesis" syllogisms in Prior Analytics, he did not deliver this promise in any of his surviving works. After Aristotle, his students and followers introduced various types of this argument with respect to his book, Dialectics. In Alexander's explanation of Aristotle's Priori Analytics, he purposefully tries to include stoic indemonstrability in Aristotle's "from a hypothesis" syllogism and thus provide a framework for Aristotelian propositional logic. Alexander's efforts were implicitly accepted by various Peripatetic philosophers in later periods. Although Farabi, who takes inspiration from the Peripatetic school, understood Aristotle's "from a hypothesis" syllogism in the Peripatetic outline, he stayed true to some of Aristotle's teachings regarding this syllogism, particularly the condition of agreement in arguments and applied the term "hypothetical syllogism" to three different meanings without any particular indication. However, Farabi's understanding of conditional syllogisms as being one of the types of "from a hypothesis" syllogisms seems to be more similar to Galen's view than to Alexander's.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله