نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
استادیارگروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف، تهران، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
همانطور که دیدیم، فیلسوفان اسلامی برای حلّ مسئلۀ دانش به جهان خارج صرفاً به دنبال دلایلی قوی با سرشتی متافیزیکی بودند تا بتوانند وجود جهان خارج را اثبات کنند. در این مقاله، نشان دادم که هیچ یک از استدلالهای ارائه شده از سوی فیلسوفان اسلامی، نمیتواند دفاع قابل قبولی از باورهای معمولی ما دربارۀ جهان فیزیکی فراهم آورد. شاید یک علّت برای این نقص این باشد که بیشتر این تلاشها ظاهراً با توجّه دقیق به استدلال از راه جهل همراه نبودهاند. همچنین مغفول ماندن سرشت معرفتشناختی این استدلال، میتواند خلط این مسئله با مسئلۀ واقع گرایی/ناواقعگرایی متافیزیکی را به دنبال داشته باشد. در عین حال، اتّخاذ این راهبردهای متافیزیکی به شرط اینکه متوجّه استدلالهای شکّاکانه باشند، خالی از اِشکال به نظر میرسد. شاید بتوان با شواهد متافیزیکی، استدلالهای شکاکانه را تضعیف کرد و موجّه بودن باورهای مربوط به اشیای اطرافمان را بهرغم استدلالهای شکّاک نشان داد.
در عین حال، خوب است اشاره کنم که این راهبردهای متافیزیکی، تنها راهبردهای در دسترس نیستند. بسیاری تلاشهای معرفتشناسان معاصر غربی برای حلّ مسئله معطوف به تأملات معرفتشناختی است و آنان تلاش میکنند بیآنکه در صدد یافتن شواهد قویتر به نفع جهان فیزیکی برآیند، نظریات معرفتشناختی را بهگونهای سامان دهند که استدلالهای شکاکانه و بهویژه استدلال از راه جهل، دعاوی دانش به جهان فیزیکی را مخدوش نسازند. صرفِ نظر از توان این راهبردها در پاسخ به دعاوی شکاکانه، بافتگرایی[1] و یا انکار «اصل بستار»[2] از جملۀ این راهبردها به شمار میآیند. طرفداران این راهبردها بیآنکه تلاش کنند نادرستی استدلالهای شکّاک را نشان دهند، با تأملات دقیق و پیچیده در پی آناند تا دعاوی معمولی دانش به جهان خارج را در برابر آن استدلالها مصون سازند (see Lemos, 2007, pp. 147-152).
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
Since Descartes and the presentation of Skeptical arguments, our knowledge of the external world is one of the concerns of Western epistemic philosophers. This concern was not an issue in traditional Islamic philosophy and in recent times and after the Muslim philosophers became acquainted with modern Western philosophy, some contemporary Islamic philosophers sought to prove the existence of the external world in response to “skepticism regarding the physical world”. Their reflections regarding this topic resulted in two metaphysical strategies: they proved the external world wither through the principal of causality or through “the necessity of conformity between sensory perceptions and physical objects”. This article shows that neither of these arguments can prove their claim; apart from this, even if their arguments were successful in proving the results, the strong and famous argument “from ignorance” which is in favor of Skepticism, is resistant against these arguments.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله