نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 استاد گروه فلسفه و کلام دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
در آثار شیخ احسائی واژۀ هورقلیا به گونههای مختلف و در ترکیبهای گوناگونی به کار رفته است. در مواردی به گونهای ترکیبی عبارات «عناصر هورقلیایی» و «هورقلیویه» به کار رفته است، همچنین تعابیر «عالم هورقلیا»، «ارض هورقلیا» و «افلاک هورقلیا» به چشم میخورد. از هورقلیا با عنوانهای گوناگونی همچون «ملک آخر»، «ملک علوی»، «ملک ثانی»، «اقلیم ثامن»، «برزخ» و «عالم مثال» نیز یاد شده است. شیخ در پاسخ به این که «هورقلیا از کدام لغت و به چه معناست؟» در مواضع گوناگونی از آثارش، هورقلیا را لفظی سریانی و به معنای ملک دیگر دانسته است. دستکم دو اطلاق مختلف هورقلیا را در آثار شیخ میتوان سراغ گرفت. طبق یک اطلاق مراد وی از هورقلیا، همان عالم برزخ و مثال است. احسائی گاهی هورقلیا را در معنایی خاصتر، به کار برده است. طبق این اطلاق دوم، هورقلیا مشتمل بر افلاک عالم مثال (برزخ) است و ارض آن دارای دو بلد به نام جابلقا و جابرسا است، به دیگر بیان، بر پایین (سفلی) عالم برزخ، جابلقا وجابرسا اطلاق میشود و افلاک هورقلیا بر جابلقا و جابرسا میگردند. شواهد این کاربرد اخیر، در آثار شیخ متعدد است. احسائی به اعتبارات مختلف، به تعدد عوالم و تقسیمات گوناگون عوالم قائل است. از جمله، به عوالم جبروت (عقول)، ملکوت (نفوس) و ملک (اجسام) قائل است و برزخ میان عالم ملکوت و عالم ملک را «عالم مثال» مینامد. از منظر احسائی عالم هورقلیا، ماهیتی برزخی دارد. نکتهای دیگر که عدم توجه به آن منشاء بدفهمیهایی شده است، این است که اگر عالم مثال و هورقلیا برزخ میان مجرّدات و مادّیات دانسته شده است، مراد ایشان از مجرّدات در اینجا عقول نیست، بلکه نفوس و عالم ملکوت (و نه جبروت) را در بر میگیرد و برزخ میان عالم نفوس و عالم اجسام مراد است. ضمن این که مراد شیخ احسائی از تجرّد در اینجا با مصطلح رایج تأکید بر جنبۀ لطافت و دوری از کدورت و کثافات عنصری مادی زمانی به کار میرود. در توضیح ویژگیهای «هورقلیا» و اشاره به برخی از کاربردهای آن نیز بیان شد: بهشتی که آدم (ع) از آن خارج شد از هورقلیا بوده است. دیگر این که احسائی، ضمن تفکیک جسم و جسد بر این باور است که دو جسد داریم: جسد اول که فانی است و جسد ثانی که باقی است و مرکب از عناصر هورقلیاست. همچنین از منظر شیخ عالم رؤیا، همان عالم برزخ و مثال است. بدون تردید جای بحث در هر یک از موارد یاد شده بسیار بیشتر از آن چیزی است که ارائه شد، لیکن به دلیل محدودیتهایی که بخش عمدۀ آن به ناتوانی این قلم و گستردگی و دشواری موضوع برمیگردد، باید تفصیل مسائل را در مجالی دیگر پیگرفت.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The views of Shaykh Ahmad bin Zaynuddin Ahsai have raised extensive debates regarding some intellectual discussions. One of the keywords of his intellectual system is the term “Hurqalya” which has also been used among the scholars before Shaykh Ahsai like for example, Shaykh Ishraq. While addressing the historical background of the research, the writer indicates Ahsai’s meaning of “Hurqalya” in different instances in his works through a brief study of the term both in lexicological terms as well as in the specific context of Shaykh Ahsai and shows that it indicates the Imaginal world and the world of Ideas. Apart from this, sometimes the word is used in more a more specific meaning to indicate the cosmos of the Imaginal world. Similarly, while studying these two common uses of the term “hurqalya” in different works of Ahsai and explaining its characteristics in more detail, the writer strives to extract its characteristics in order to clarify its relation to the Imaginal world and to show the differences between Shaykh Ahsai’s views in comparison to other scholars, particularly with the philosophers before him.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله