اعتبار در جهان‌های ممکن

نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی

نویسندگان

1 استادیار دانشگاه زنجان

2 دانشیار دانشگاه تربیت مدرس

چکیده

قضایا و قواعد منطق موجهات، در جهان‌های ممکن، معتبرند اما قضایای منطق ربط، در جهان‌های منطقی، و قواعد آن، در وضعیت‌ها اعتبار دارند. روبرت مایر، در سال 1974، به کمک ادات‌های صدق و کذبِ ویلهم آکرمان، نظامی در منطق ربط طراحی کرد که قضایا و قواعد آن، هر دو، در وضعیت‌ها معتبر بودند و به این وسیله، عدم تقارن موجود در منطق ربط میان قضایا و قواعد را از میان برد. در این مقاله، با معرفی نوع جدیدی از ادات‌های صدق و کذب، نظامی منطقی بر پایه منطق ربط طراحی کرده‌ایم که قضایا و قواعد آن در جهان‌های ممکن معتبرند. چنین نظامی، علاوه بر حفظ تقارن، به رفع ناسازگاری موجود میان منطق جدید و منطق ربط می‌انجامد زیرا مانند منطق جدید، جهان‌های ممکن را معیار اعتبار قرار می‌دهد.
کلید واژه‌ها:
 

تازه های تحقیق

خلاصة تحلیل‌های زبانی کارنپ و سلارز و نتیجه گیری

سیر تحلیلهای زبانی کارنپ و سلارز را به طور خلاصه مرور می کنیم. کارنپ گفت گزاره‌ای مانند؛ (1) «شجاعت یک فضیلت اخلاقی است.» که در ظاهر گزاره‌درجه اول به نظر می‌آید، در واقع، گزاره‌ای درجه دوم است که دربارة گزاره‌های درجه اول سخن می‌گوید و شکل واقعی آن چنین است؛ '(1) «کلمة «شجاع» از لحاظ دستوری صفتی است با بار اخلاقی مثبت.» به او اشکال شد که گرچه توانسته ارجاع به صفت شجاعت را که یک کلی خارجی است از میان بردارد اما در عوض، ارجاع به سنخِ «شجاع» را که یک کلی زبانی است جای آن نشانده است. سلارز در پاسخ گفت که گزاره‌ کارنپ گر چه در ظاهر به نظر می‌رسد که دربارة یک سنخ زبانی سخن می‌گوید اما در واقع، دربارة نشانه ‌های زبانی، یعنی «شجاع»های جزیی، سخن می‌گوید. شکل واقعی آن چنین است؛ ''(1)«کلماتِ «شجاع» از لحاظ دستوری صفاتی هستند با بار اخلاقی مثبت.»

دوباره اشکال می شوند که گرچه سلارز توانسته است با تحلیل اخیر خود مشکل ارجاع به کلی‌ها را حل کند، اما اشکال دوم کارنپ هم چنان باقی است: گزارة فوق و معادلهای آن در زبانهای دیگر، به یک معنا نیستند؛ آنها دربارة چیزهای متفاوت سخن می‌گویند. سلارز پاسخ می‌دهد، گزارة مذکور گرچه در ظاهر به نظر می رسد که دربارة عبارات یک زبانِ خاص (در این جا زبان فارسی) سخن می‌گوید اما در واقع، دربارة عبارات همة زبانها، که دارای نقش دستوری واحدی هستند، سخن می‌گوید. لذا شکل واقعی گزارة فوق چنین است.

'''(1) «کلماتِ «شجاع» در فارسی و کلمات معادل آن در زبانهای دیگر، از لحاظ دستوری صفاتی هستند با بار اخلاقی مثبت.»

و در نهایت، طبق شکلی از فرا ـ زبان که سلارز قرارداد می‌کند، گزارة مذکور را می‌توان برای سهولت امر، به شکل زیر بیان کرد؛

''''(1) « .شجاع. از لحاظ دستوری صفتی است با بار اخلاقی مثبت.»،

که درآن، .شجاع. دلالت می‌کند برکلماتِ «شجاع» درفارسی و معادلهای آن در زبانهای دیگر.

در انتها، بجاست یکی دو نکته در مورد نظریة کارنپ و سلارز خاطرنشان شود. نکتة اول آن که همان طور که در ضمن بحث روشن شده است، صحت تحلیلهای سلارز مبتنی است بر صحت نظریة گرامر جهانی (U.G.)، نظریه ‌ای در زبانشناسی که توسط نوآم چامسکی (Noam Chomsky) ارائه شد و به موجب آن، گرامر همه زبانها در سطح بینادین یکی است (ن.ک. به Chomsky, 1965). برای آنکه قوت نظریة کارنپ و سلارز را دریابیم باید دید در جامعة زبانشناسیِ امروز نظریة گرامر جهانی چه مقدار پذیرفته و مقبول است.

نکتة دوم این است که تحلیلهای زبانی کارنپ و سلارز در صورت صحت، تنها می‌تواند برهان ارجاع به مجردات را خنثی کند اما به هیچ وجه، کلِّ مسألة کلی ها را از میان برنمی‌دارد. زیرا علاوه بر برهان مذکور، براهین دیگری مانند برهان شباهت و برهان ساختارِ موضوع ـ محمولیِ زبان نیز برای اثبات وجود کلی ها اقامه شده اند و برای ردِّ  وجود کلی ها  باید به آنان نیز پاسخ داد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Validity in Possible Worlds

نویسندگان [English]

  • Asadollah Fallahi 1
  • Lotfollah Nabavi 2
چکیده [English]

 Modal Logic’s theorems and rules are valid in possible worlds but Relevant Logic’s theorems and rules are valid, respectively, in logical worlds and situations. Robert Meyer in 1974 removed this asymmetry between the theorems and the rules of Relevant Logic by establishing a logical system, whose theorems and rules are valid in all situations. Introducing a new kind of truth and falsity operators, the authors in this article sketch a logical system defined on the basis of Relevant Logic. Such a system can not only preserve symmetry, but also remove some inconsistency between Modern Classical Logic and Relevant Logic, because the latter, like the former, puts possible worlds as a criterion for validity.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Relevant Logic
  • truth-preserving
  • possible world
  • situation
  • the Logic PWR
  1. رید، استیون، فلسفه منطق ربط، اسداله فلاحی، قم، انتشارات دانشگاه مفید؛ (1385)
    1. Belnap, N. D. & J. M. Dunn, 1981, “Entailment and the Disjunctive Syllogism”, Contemporary  Philosophy:  a  new survey, vol. I, ed. G. floistad and G. H. von Wright, The Hague ; Also: Philosophy of language/Philosophical logic, ed, G. Fløistad and G. H. von Wright, The Hague (Martinus Nijhoff),337-366.
    2. Kripke, S., 1959, 'Α Completeness Theorem in Modal Logic', Journal of  Symbolic  Logic 24 (1959), 1-14.
    3. Kripke, S., 1963a, 'Semantical Analysis of Modal Logic I, Normal Proρositional Calculi',  Zeitschrift für Mathematische Lοgik und Grundlagen der Μathematik 9 (1963), 67-96.
    4. Kripke, S., 1963b, 'Semantical Considerations on Modal Logics', Acta Philosoρhica Fennica (1963) Modal and Many-Valued Logics, 83-94.
    5. Kripke, S., 1965, 'Semantical Analysis of Modal Logic II, Non-Normal Modal Proροsitional Calculi', The Theory οf Models ed. J. W. Addison, L. Henkin, Α. Tarski, Amsterdam, 1965, 206-20. 
    6. Meyer, R. K., 1974, “New axiomatics for relevant logics - I”. Journal of Philosophical Logic, 3: 53-86.
    7. Read, Stephen, 1988, Relevant Logic. Basil Blackwell, Oxford.
    8. Restall, Greg, 2000, An Introduction to Substructural Logics. London and New Yourk, Routledge.
    9. Routley, F. R.  & Meyer, 1972, “The semantics of entailment (II)”, Journal of Philosophical Logic, 1
    10. Routley, F. R. & Meyer, 1972, “The semantics of entailment (III)”, Journal of Philosophical Logic, 1: 192–208
    11. Routley, F. R. & Meyer, 1973, “Semantics of Entailment”. In Hugues Leblanc, editor, Truth Syntax and Modality, pages 194–243. North Holland, 1973. Proceedings of the TempleIniversity Conference on Alternative Semantics.

 

CAPTCHA Image