نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه قم
2 دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه قم
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه
با توجه به مطالب گفتهشده، بر اصول نظری فلسفۀ ملاصدرا، تا آنجا که با طبیعت ارتباط پیدا میکنند، نتایجی چند مترتّباند که در ذیل، بهطور خلاصه بیان میشوند:
الف) طبیعت، تجلّیگاه وجودی است که همچنان با اوست و در او تأثیر میکند. بنابراین، اوصاف وجود، از جمله شعور و آگاهی، در طبیعت حضور دارد و هر جا که اوصاف وجود، حاضر باشد، قابل احترام و تقدیس است.
ب) وجود، در عین تجلّی بهصورت سلسلهمراتب مشکّک، واحد است. از این رو، ما در عوالم، از جمله عالم طبیعت، با موجوداتی سروکار داریم که باطناً میانشان مرزبندی وجود ندارد. این بدان معناست که اَلم یا لذّت یک موجود، اَلم یا لذّت موجود دیگر را در پی خواهد داشت.
ج) میان انسان، در مقام عالم، و طبیعت، در مقام معلوم، نیز اتّحاد برقرار است؛ از همین رو، احوال درونی و جنبههای خلقی و اخلاقی او، در نحوۀ رویکرد او به طبیعت تأثیرگذار است. اگر انسان، از شناسایی صرفاً ذهنی مبتنی بر حسّ و خیال درگذرد و با تأمّل عقلانی و شهود عرفانی به حقایق امور عالم راه برد، بیش از آنکه در تغییر و تخریب طبیعت بکوشد، مصمّم میشود تا آن را در برابر وسوسههای حاکمیت بر آن، صیانت و محافظت کند.
د) فساد و برکت طبیعت، منوط به اعمال انسان است و عمل انسان، در گرو میزان توقّف یا جهت و قدر حرکت جوهر نفس اوست. از مقام و مرتبه معنوی و باطنی انسان، سیمایی درونی در او ایجاد میشود که شاکلۀ اخلاقی او را تشکیل میدهد. بنابراین، از دیدگاه صدرایی، هر یک از افراد انسانی، نوعی جداگانه، بهحساب میآیند؛ برخی برحسب درجه، از جمادات فروترند و برخی از زمرۀ ساکنین عرش به شمار میروند. به پیروی از این، هر یک از انواع انسانی، میل بدان دارد که طبیعت را بر مراد ارزشهای مقام و درجۀ خویش ببیند و در این میان، آنانی که شاهد حقایق و بواطن امور طبیعیاند، سابق بر کسانی هستند که از حیث آگاهی، حتّی از جمادات و حیوانات نیز فروترند.
ھ) به هنگام انجام یک فعل اخلاقی، افزون بر اینکه فرد، فعل خود را به نحو حضوری ادراک میکند، لذّت یا اَلم اخروی آن نیز (اشجار یا نار و حمیم) نزد او حاصل میشود، اگرچه بدان علم نداشته باشد. بدین ترتیب، هرچند انسان ساکن طبیعت است، در واقع، آخرت در او حاضر است و آثار خود را در او بهجا میگذارد. بیتردید، کسی که به واسطۀ اعمال سوء، «جهنّم» در او محقّق گشته است، طبیعت خارجی را نیز به سمت صور و مخیّلات ناشی از جهنم درونی و مشهود خود سوق میدهد. در مقابل، انسانی که به یُمن اعمال موافق با فطرت و خلقت، «بهشت» در او حاضر است، طبیعت بیرون از خویش را مطابق با صور و مثل بهشت مشهود خود میپسندد و آن را به سمت تمثّل باطنی خود از بهشت، هدایت میکند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Pleasure is a long-discussed issue in philosophy, because it is the result of soul and its powers which are discussed in philosophy. Therefore, such philosophers as Aristotle, Farabi, Avicenna, and Mulla Sadra have discussed it extensively in their writings. In his various works, Avicenna has scrutinized the problem of pleasure. Having referred to one type of pleasure special for each human power, he regards the apprehension of absolute good as the most delightful thing for intellective soul, which should be achieved by removing and overcoming its obstacles, including soul's negligence over its
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله