نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه فلسفه دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجهگیری
دو ستون اصلی «فلسفه اخلاق» میل عبارتاند از (1) «فایدهگرایی» و (2) رد دوگانه «انجام/اجازه» آزار و دو ستون اصلی او در «فلسفه سیاست» عبارتاند از (1) «اصل آزار» و (2) «دوگانه زرین».
1 |
فلسفه اخلاق |
فایدهگرایی |
رد دوگانه «انجام/اجازه» آزار |
2 |
فلسفه سیاست |
اصل آزار |
دوگانه زرین |
میل، با آگاهی از اینکه ستونهای «فلسفه اخلاق» او با ستونهای «فلسفه سیاست»اش «ناسازگار»ند، میکوشد آنها را دستکاری کند تا با ستونهای «فلسفه سیاست»اش «سازگار» شوند. او از «شمول» «بیشینهسازی فایده» میکاهد و بهناچار تا اندازهای دوگانه «انجام/اجازه» را میپذیرد و فقط در مواردی فرد را ملزم به کمک به دیگران میداند که بیشتر «لیبرال»ها، بهجز لیبِرتَرینها، نیز در آن موارد چنان میاندیشند. در نتیجه، میل در جدال میان ستونهای «فلسفه اخلاق» با ستونهای «فلسفه سیاست»اش، از یک سو «اصل آزار» و «دوگانه زرین» را اصل قرار میدهد و سفتوسخت از آنها دفاع میکند و از سوی دیگر اصل «بیشینهسازی فایده» را تعدیل میکند و از «شمول» آن میکاهد تا کمترین زاویه را با «لیبرالیزم» او داشته باشند. از این رو، مفسران جدید میل، مانند تِن و دئورکین، «فایدهگرایی» او را «فایدهگرایی چندلایه» و تنها گونۀ «منسجم» و «قابلدفاع» از «فایدهگرایی» میدانند.
باوجوداین، از این نکته نیز نباید غافل بود که «فایدهگرایی» نظریهای برخاسته از شاخه «دیگریگرا»ی «اخلاق اَنگلوساکسن» است و سرشتش با «خودگرایی» و «فردگراییِ» «لیبرال» چندان «سازگار» نیست. از این رو، نظریهپردازی که بیشتر دل در گرویِ «لیبرالیزم» دارد ناچار است مدام «فایدهگرایی» را بتراشد تا از دام نقدهای بنیادین و همیشگی، که برخاسته از سرشت «دیگریگرایانه» «فایدهگرایی»اند، بِرَهَد. به همین دلیل، بیشترِ فیلسوفان «لیبرال» ترجیح میدهند سقف «لیبرالیزم» را، بهجای «فایدهگرایی»، بر ستون «قراردادگرایی» بنا کنند تا از دام چالشهای بنیادین «ناسازگاری» «لیبرالیزم» با «فایدهگرایی» بِرَهَند و مدام مجبور نباشند نظریهای را در «اخلاق هنجاری» بتراشند که سرشتش با سرشت «لیبرالیزم» «ناسازگار» است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
This paper analyzes the inconsistency of Mill’s utilitarianism in moral philosophy and his liberalism in political philosophy, the efforts of Ten and Dworkin for their consistency and the distinction that Leob and Driver use for reconciling them. The distinction is between decision-procedure and criterion of evaluation or the metaphysics and epistemology of right. In the next step, it shows a new inconsistency between Mill’s moral and political philosophy. It seems that Mill cannot accept the non-consequentialist ‘doing/allowing harm’ distinction in moral philosophy because he himself is a consequentialist. The rejection of this distinction makes it inconsistent with his harm principle and his main distinction in political philosophy: the distinction between ‘self-regarding’ and ‘other-regarding’ actions. These criticisms show the difficulty of reconciling Mill’s utilitarianism with his liberalism and his moral philosophy with his political philosophy in the framework of the classic triple (virtue, deontological and consequentialist ethics) in normative ethics. Therefore, in order to solve this problem, I combined the classic triple with the modern triple (minimalist, moderate, and extremist morality) in normative ethics. In this way, we can regard Mill as a consistent utilitarian who regards liberty as the essential condition for personal development and maximization of the good, and tries to raise a moderate and sophisticated version of utilitarianism by decreasing its pervasiveness.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله