نوع مقاله : مقاله علمی پژوهشی
نویسندگان
1 دانش آموخته دکتری فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران
2 دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه تهران
چکیده
تازه های تحقیق
نتیجه:
لذا دو راه حل پیشنهاد میگردد:
الف: در چارچوب دیدگاه تعیّنگرایانه
اینکه با توسعه مفهوم سنخیّت، اعجاز توسط عامل غیر مادّی را به نحو مباشر مجاز بدانیم. توضیح اینکه «وقتی پدیدهای غیر عادی مستند به نفس انسان است میتوان گفت که نفس، واسطه در تأثیر و علّت خاص آن است و چون نفس متعلق به بدن است شرایط مادی دارد؛ اما اگر پدیدهای مستند به علت قریب غیرمادّیای باشد، با عنایت به اینکه نسبت مجرّد تام به همه اشیا و همه مکانها یکسان است در تحلیل عقلی معجزه این پرسش رخ مینماید که چگونه مجرّد تام میتواند حادثه مادّی خاصی را در مکانی خاص ایجاد کند؟» (همان، صص. 251 - 252). بر همین اساس است که علاوه بر علّامه، برخی اندیشمندان نظیر ملاصدرا نیز معتقدند که معجزه، علّت قریب طبیعی دارد: «ذاته اجلّ ان یفعل فعلاً جزئیاً متغیّرا مستحیلا کائنا فاسدا و من نسب الیه تعالی هذه الانفعالات و التجددات فهو من الذین لم یعرفوا حق الربوبیته و معنی الالهیه و لا شک انّ الموجودات کلها من فعل الله بلا زمان و لا مکان؛ ولکن بتسخیر القوی و النفوس و الطبائع و هو . . .» (صدرالمتالهین، 1368ب، ص. 118) و لذا کوشیدهاند تا از نفس انسانی به عنوان واسطی میان مجرّد تام و علّت قریب طبیعی معجزات با توجه به تعلّق نفس به بدن و برخورداری آن از برخی شرایط مادّی کمک بگیرند. بیانی که ناتمامی آن گذشت. از سوی دیگر «فلاسفه گفتهاند که هر مادهای وقتی مستعد شد، صورتش از عقل فعال افاضه میشود و تخصص این زمان و مکان، ناشی از استعداد قابل است، نه تأثیر فاعل. بنابراین محال نیست که مجرّد تام، فاعل یک پدیده مادّی شود. ]از سوی دیگر [زمانمند و مکانمند بودن از ویژگیهای امور طبیعی و مادّی و البته از نواقص آنهاست؛ آنچه برای فاعل هستیبخش لازم است، داشتن کمالات وجودی معلول بهصورت کاملتر و عالیتر است، نه دارا بودن نقصها و محدودیتهای آن» (مصباح یزدی، 1393، صص. 251 - 252). لذا پایبندی به اصل سنخیّت میان علت هستی بخش و معلول آن به معنای اعتقاد به وحدت ماهوی آنها نبوده، صدور موجود مادی از مجرّد با توجه به اصل سنخیّت بلامانع است. بر این اساس، وقوع هر پدیده غیر عادی در عالَم، مستند به دو سطح از رابطهی علّی خواهد بود که یکی ایجاد کننده روند معمول طبیعت است در حالی که عملکرد آن میتواند در مواردی خاص تحت تاثیر نظام علّی غیر مادّی برتری محدود گردد بدون اینکه در تبیین چنین محدودیتی به نفی ذاتیات شیء احتیاج باشد.
ب: در چارچوبِ دیدگاه ناتعیّنگرایانه
برخی عدمِ قطعیت را ذاتی (و نه معرفتیِ) وقوعِ برخی پدیدههای مادّی میدانند. به این معنا که گاه، با وجودِ فراهم بودنِ علّتِ تامّه (آنچه به ظاهر علت تامّهی تحقّقِ پدیده است) پدیده محقق نمیشود (یعنی علتِ به ظاهر تامّهی پدیده، گاه سببِ تحقق آن میشود و گاه نه). این گروه این امر را نه ناشی از نقص معرفتی انسان (که علت ناقصه را در این موارد به غلط تامّه پنداشته است)، که ذاتیِ وقوعِ برخی پدیدههای جهان میدانند. ما معتقدیم با توجه به بداهتِ "اصلِ ضرورتِ علّی"و برداشت جدیدی از اصل سنخیّت که مورد دفاع قرار گرفت؛ دیدگاه این گروه، زمینه را برای دخالت علل غیر مادّی به منظور تحقّق یکی از احتمالات ممکن که وافی به مقصود است فراهم میسازد. از آنجا که که تفصیل این موضوع از حوصله این مقام خارج است بحث در باب آن را به فرصتی دیگر وا مینهیم.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The way God intervenes in the natural world is considered a major and long-standing issue in the realm of theology and philosophy of religion where efforts to resolve it has led to proposing various and, at times, opposing views, spanning from determinism to delegation. By employing a novel criterion to distinguish between various divine actions in the world, the current paper attempts to present and assess Allamah Tabatabaei’s approach as an Islamic determinist philosopher in regard to the topic and seeks to lay the groundwork for offering solutions in both deterministic and indeterministic models by revisiting the causal homogeneity principle in order to find a way out of dominant intellectual impediments. To that end, the paper serves to show that by extending the concept of causal homogeneity within a deterministic framework, one can attest to the direct interference of immaterial entities in the material world, whereas by resting upon the ‘principle of causal necessity’ and a particular attitude towards the principle of homogeneity within an indeterministic framework, one can defend the interference of immaterial causes in order to realize one of the possible probabilities.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله